https://www.radioezam.com/6aOV/
اینجا رفاقت و همدلی جریان دارد
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۴۰۲ | منبع: رادیو عظام
مهندس محمد طالبی
مدیر واحد HSE کارخانهی استامصنعت
در سالیان دور تنها چیزی که در صنعت اهمیت داشت آمار بالای تولید بود و کسی به این فکر نبود که سلامتی و جان کارگران زیر چرخ صنعت قربانی نشود. حالا حدود هفتاد سال است که حفظ سلامت و بهداشت در محیط کار به عنوان یک مسئله مهم شناخته و قوانینی در این زمینه طراحی شده که با الزامات قانونی اجرا میشود. به مناسبت سالروز تاسیس استامصنعت به سراغ مهندس طالبی مدیر واحد HSE شرکت استامصنعت رفتهایم. کسی که دوبار عنوان کارشناس نمونهی کشوری داشته و به کمک ایشان استامصنعت جزو شش شرکتی شد که به عنوان واحد نمونهی رعایت مقررات HSE انتخاب و معرفی شدند. با او دربارهی کار واحد HSE و تجربهشان از همکاری با استامصنعت گپ و گفت کوتاهی داشتیم.
لطفا خودتان را معرفی بفرمایید؟
محمدطالبی هستم. فارغالتحصیل رشتهی بهداشت حرفهای سال 72 و از همان موقع در این رشته مشغول خدمتم. حدودا از سال 82 یا 83 همکاری با استامصنعت را شروع کردم.
رشتهی شما در گذشته به چه نامهایی شناخته میشد؟
قبلترها این رشته را به اسم بهداشت صنعتی، ایمنی و بهداشت و الان به اسم HSEمیشناسند. این رشته در حال حاضر به شاخههای مختلفی تقسیم شده است.
شما کار در استامصنعت را چطور شروع کردید؟ آیا از ابتدا دستورالعملهایی وجود داشت؟
ما از سالهای قبل و در بدو ورودمان به شرکت برنامههای پنج ساله و ده ساله، طولانیمدت و کوتاه مدت ریختیم. ابتدا از برنامههای کوتاه مدت شروع کردیم. از نوشتن چکلیست تا معاینات قبل از استخدام و معاینات دورهای و رندم. برنامهریزیهایی کردیم و بعد آموزشهایی گذاشتیم. بعدتر هم که شرکت برای گرفتن iso اقدام کرد در خدمتشان بودیم و همراهی کردیم. IMSرا هم همان موقع استارت زدیم.
دربارهی انتخابتان به عنوان کارشناس نمونه کشوری هم بفرماید.
من در مدت کارم دو بار افتخار داشتم به عنوان کارشناس نمونهی کشور انتخاب بشوم. همچنین در بین شش هزار کارگاه و کارخانهی کشور در سال 92 ما جزو شش تا شرکتی بودیم که در این مسیر قرار گرفت و برندهی جایزهی بهترین شرکتها در زمینهی رعایت مقررات HSE شد. به همین مناسبت همایش باشکوهی برگزار و از مدیریت وقت تقدیر شد.
آیا مدیریت و کارکنان در همهی موارد، مثلا برگزاری مانور همکاری لازم را دارند؟
خوشبختانه چون در استامصنعت همدلی وجود دارد وقتی سیستم اطفاء حریق آلارم داد اولین کسانی که خارج شدند مدیران شرکت بودند. در استامصنعت رابطهی خوبی بین همکاران در ابتدا و همکاران با مدیریت وجود دارد. به همین دلیل وقتی ما هر کاری را شروع کردیم از کوچکترین تا بزرگترین فرد شرکت ما را همراهی کردند. استام قبل از این که یک بنگاه اقتصادی باشد یک خانواده است و رفاقت و همدلی جریان دارد. این یک کار تیمی است و اصلا کار یک نفر نیست. شما یک ارزیابی ریسک که میخواهید انجام دهید باید تمامی اعضای تیم با شما همکاری و مشارکت کنند. برای واحد نمونه HSE شدن هم به همین ترتیب. نفر نمیتواند نمونه شود و این تیم است که نمونه میشود.
با همکاران خودتان در طی این سالها چطور؟ کار به خوبی در تیم خودتان پیش میرود؟
در طی این سالیان و مدتی که کار کردم بچههای واحد HSE که در کنار من قرار گرفتند از خودم هم بهتر بودند و من واقعا به همهشان افتخار میکنم. کسانی در کنار من بودند که از لحاظ کاری، فردی و اجتماعی خودشان باعث افتخار و مباهات من شدند و هر کدام امروز میتوانند در این زمینه حرفی برای گفتن داشته باشند. من همیشه بهشان افتخار کردم. دوستشان داشتم و همیشه مثل عضوی از خانوادهی خودم به همهشان نگاه کردهام.
در ابتدا شما از چه قواعد و دستورالعملهایی در زمینهی بهداشت حرفهای استفاده میکردید؟
HSE دامنهی وسیعی دارد. ما موقعی که شروع به کار کردیم هیچ رفرنسی نبود. ما باید خودمان به کمک و همراهی اساتید دانشگاهی از منابع دسته اول استفاده میکردیم. مثلا معاینات قبل استخدام از یک پرسشنامه یک صفحهای شروع شده و بعد که دیدیم کافی نیست طرح و نظر دادیم و دو صفحه شد. بعد از آن باز احساس کردند همچنان معاینات ناقص است و الان چهار صفحه معاینات قبل استخدام داریم. برای شروع و انجام هر کار جدیدی هم چکلیست متناسب با آن برای شرایط فرد و محیط به تفصیل طراحی میشود. بعضی دوستان چکلیستها را بر اساس اوکی و ناتاوکی تعریف میکنند. مثلا از مکان خاصی بازدید کردم و فلان وضعیت اوکی یا ناتاوکی بود. اما من این روش را مناسب ندیدم و یک وضعیت را برحسب صفر تا سه تقسیم کردم. به این ترتیب شرایط بهتر منعکس میشود. مثلا وقتی چیزی هفتاد درصد شرایط را به دست آورد نمرهی دو یا قابل قبول میگیرد و کمتر از آن قابل قبول نیست. برای چیزی که قابل قبول نباشد سه مرتبه اقدام صورت میگیرد و اگر همچنان نتوانست نمره کافی بگیرد برایش اقدام تعریف شده است.
آیا قوانین و الزامات HSE در همهی کارخانهها از دستورالعمل یکسان پیروی میکند؟
خیر هرجایی شرایط و مقتضیات خودش را دارد. به طور مثال کسی که در اراک پای کوره 1700 درجه قرار میگیرد قطعا چک لیست و برنامه متفاوتی دارد.
رفرنس کنونی برای ارزیابی محیط کاری مانند استام که در زمینهی تولید قطعات خودرو است چیست؟
من یک کتاب رفرنس بر اساس ماهیت گروه که در زمینهی قطعات خودرو کار میکند نوشتهام. بعد بر آن اساس رفرنسها، چکلیستها، برنامهها و آموزشهایی مبنی بر علم و تجربه و واقعیت نوشتم. گاهی کسی چنین مرجعی را آماده میکند که هیچ اطلاعی از وضع موجود ندارد. اما من این را بر اساس واقعیت نوشتم و کتاب را در اختیار مدیرعامل، مدیرتضمین و مدیر HSE قرار دادم. ما این را کتاب مرجع قرار دادیم و بر همان اساس پیش رفتیم. بعدا بر اساس همان مرجع ما یک واکنش در شرایط اضطرار گذاشتیم و یک همایش برای شرایط اضطرار حریق برگزار کردیم. وقتی از طرف توفنورد برای تایید ممیزی آمدند گفتند این دستورالعمل واکنش در شرایط اضطرار شما کامل است ما این را به عنوان مرجع ببریم که جاهای دیگر را طبق این ارزیابی کنیم.
پس کار شما در سه مرحلهی آموزش، اجرا و نظارت بر اجرای قوانین بهداشت حرفهای است؟
بله. همیشهام گفتهام و باز هم میگویم، در تدریس هم به بچهها میگویم که من خودم از کف کارگاه بسیار آموختم. بالاترین اساتید اینجا هستند. چون چیزی را که ما در کتابها میخوانیم آنها با گوشت و پوستشان احساس میکنند. ما میگوییم شبکاری سخت است ولی آنکسی که لمس کرده میفهمد این یعنی چه. وقتی که میگوییم به کارگر شبکار باید یک میان وعده بدهند که رفرش میشود و نیروی جدیدی میگیرد این را از مشاهداتمان در خطوط شبکار فهمیده ایم.
در چه مراکزی ملزم به داشتن ناظر HSE هستیم؟
مادهی 93 قانون کار میگوید در تمام شرکتها که بالای بیست و پنج نفر هستند یک کمیتهی حفاظت ایمنی و بهداشت کار داشته باشید. این کمیته متشکل از مدیرعامل یا نمایندهی مدیریت، کارشناس بهداشت حرفهای و یکی از سرپرستان است و ماهانه باید یک جلسهی اجباری بگذارد و نتیجهی آن را به ادارهی بهداشت بدهد و به ادارهی کار ارائه کند.
آیا میشود به لحاظ آماری گفت رعایت این قوانین و الزامات تا چه حد موثر است؟
بر اساس آمار جهانی سالانه 180 هزار نفردر سراسر جهان بر اثر حوادث ناشی از کار جانشان را از دست میدهند. حدود صد و ده میلیون نفر دچار سانحه میشوند و برای همین استانداردهای جهانی وجود دارد. سازمان بهداشت جهانی فریکوئنسر ریت زیر ده را تایید میکند. یکی از افتخارات ما این است که فریکوئنسر ریت ما به دو هم نمیرسد.
آیا در صورت وقوع حادثه مسئولیت قانونی متوجه مدیریت و ناظر HSE هست؟
بله. اگر خدای نکرده حادثهای پیش بیاید. باید گزارش شود. تحت شرایط نرمال و تعریف شده اگر کارگر در مسیر رفت و برگشت و یا در ماموریت کاری دچار سانحه شود، حادثهی حین کار به حساب میآید. بعد بازرس تامین اجتماعی با کارشناسی در این زمینه میآید. مثلا اگر کسی آهن روی پایش افتاده و پایش دچار لهیدگی شده و یا قطع شده بررسی میشود که آیا این کفش ایمنی داشته یا نه. در مدارک و مستندات نگاه میکنند. اگر کفش ایمنی داشته و تحویل گرفته باشد کارفرما مبرا میشود. ولی اگر نداده باشند مسئولیت گردن آنها میافتد.
شما تا به حال شاهد برنامههای رادیو عظام بوده اید؟
نه. افتخار نداشتیم. اولین بار است که این افتخار نصیبم شد. خیلی هم تشکر میکنم. رسانه به این زیبایی باعث بهبود مستمر است. شاید در پیشرفتهترین جای دنیا چنین سبکی نباشد که یک مرکز صنعتی رسانهای مستقل داشته باشند یا حداقل اگر داشته باشند من نمیدانم. این حرکت در کشور ما بینظیر است. وجود رسانه به خصوص اگر که بر مبنای صحیح و واقعیتها جلو برود قطعا در آینده اثرات و فواید زیادی خواهد داشت و این واقعا یک فکر بسیار پیشرفته و مترقی است.
مدیر واحد HSE کارخانهی استامصنعت
در سالیان دور تنها چیزی که در صنعت اهمیت داشت آمار بالای تولید بود و کسی به این فکر نبود که سلامتی و جان کارگران زیر چرخ صنعت قربانی نشود. حالا حدود هفتاد سال است که حفظ سلامت و بهداشت در محیط کار به عنوان یک مسئله مهم شناخته و قوانینی در این زمینه طراحی شده که با الزامات قانونی اجرا میشود. به مناسبت سالروز تاسیس استامصنعت به سراغ مهندس طالبی مدیر واحد HSE شرکت استامصنعت رفتهایم. کسی که دوبار عنوان کارشناس نمونهی کشوری داشته و به کمک ایشان استامصنعت جزو شش شرکتی شد که به عنوان واحد نمونهی رعایت مقررات HSE انتخاب و معرفی شدند. با او دربارهی کار واحد HSE و تجربهشان از همکاری با استامصنعت گپ و گفت کوتاهی داشتیم.
لطفا خودتان را معرفی بفرمایید؟
محمدطالبی هستم. فارغالتحصیل رشتهی بهداشت حرفهای سال 72 و از همان موقع در این رشته مشغول خدمتم. حدودا از سال 82 یا 83 همکاری با استامصنعت را شروع کردم.
رشتهی شما در گذشته به چه نامهایی شناخته میشد؟
قبلترها این رشته را به اسم بهداشت صنعتی، ایمنی و بهداشت و الان به اسم HSEمیشناسند. این رشته در حال حاضر به شاخههای مختلفی تقسیم شده است.
شما کار در استامصنعت را چطور شروع کردید؟ آیا از ابتدا دستورالعملهایی وجود داشت؟
ما از سالهای قبل و در بدو ورودمان به شرکت برنامههای پنج ساله و ده ساله، طولانیمدت و کوتاه مدت ریختیم. ابتدا از برنامههای کوتاه مدت شروع کردیم. از نوشتن چکلیست تا معاینات قبل از استخدام و معاینات دورهای و رندم. برنامهریزیهایی کردیم و بعد آموزشهایی گذاشتیم. بعدتر هم که شرکت برای گرفتن iso اقدام کرد در خدمتشان بودیم و همراهی کردیم. IMSرا هم همان موقع استارت زدیم.
دربارهی انتخابتان به عنوان کارشناس نمونه کشوری هم بفرماید.
من در مدت کارم دو بار افتخار داشتم به عنوان کارشناس نمونهی کشور انتخاب بشوم. همچنین در بین شش هزار کارگاه و کارخانهی کشور در سال 92 ما جزو شش تا شرکتی بودیم که در این مسیر قرار گرفت و برندهی جایزهی بهترین شرکتها در زمینهی رعایت مقررات HSE شد. به همین مناسبت همایش باشکوهی برگزار و از مدیریت وقت تقدیر شد.
آیا مدیریت و کارکنان در همهی موارد، مثلا برگزاری مانور همکاری لازم را دارند؟
خوشبختانه چون در استامصنعت همدلی وجود دارد وقتی سیستم اطفاء حریق آلارم داد اولین کسانی که خارج شدند مدیران شرکت بودند. در استامصنعت رابطهی خوبی بین همکاران در ابتدا و همکاران با مدیریت وجود دارد. به همین دلیل وقتی ما هر کاری را شروع کردیم از کوچکترین تا بزرگترین فرد شرکت ما را همراهی کردند. استام قبل از این که یک بنگاه اقتصادی باشد یک خانواده است و رفاقت و همدلی جریان دارد. این یک کار تیمی است و اصلا کار یک نفر نیست. شما یک ارزیابی ریسک که میخواهید انجام دهید باید تمامی اعضای تیم با شما همکاری و مشارکت کنند. برای واحد نمونه HSE شدن هم به همین ترتیب. نفر نمیتواند نمونه شود و این تیم است که نمونه میشود.
با همکاران خودتان در طی این سالها چطور؟ کار به خوبی در تیم خودتان پیش میرود؟
در طی این سالیان و مدتی که کار کردم بچههای واحد HSE که در کنار من قرار گرفتند از خودم هم بهتر بودند و من واقعا به همهشان افتخار میکنم. کسانی در کنار من بودند که از لحاظ کاری، فردی و اجتماعی خودشان باعث افتخار و مباهات من شدند و هر کدام امروز میتوانند در این زمینه حرفی برای گفتن داشته باشند. من همیشه بهشان افتخار کردم. دوستشان داشتم و همیشه مثل عضوی از خانوادهی خودم به همهشان نگاه کردهام.
در ابتدا شما از چه قواعد و دستورالعملهایی در زمینهی بهداشت حرفهای استفاده میکردید؟
HSE دامنهی وسیعی دارد. ما موقعی که شروع به کار کردیم هیچ رفرنسی نبود. ما باید خودمان به کمک و همراهی اساتید دانشگاهی از منابع دسته اول استفاده میکردیم. مثلا معاینات قبل استخدام از یک پرسشنامه یک صفحهای شروع شده و بعد که دیدیم کافی نیست طرح و نظر دادیم و دو صفحه شد. بعد از آن باز احساس کردند همچنان معاینات ناقص است و الان چهار صفحه معاینات قبل استخدام داریم. برای شروع و انجام هر کار جدیدی هم چکلیست متناسب با آن برای شرایط فرد و محیط به تفصیل طراحی میشود. بعضی دوستان چکلیستها را بر اساس اوکی و ناتاوکی تعریف میکنند. مثلا از مکان خاصی بازدید کردم و فلان وضعیت اوکی یا ناتاوکی بود. اما من این روش را مناسب ندیدم و یک وضعیت را برحسب صفر تا سه تقسیم کردم. به این ترتیب شرایط بهتر منعکس میشود. مثلا وقتی چیزی هفتاد درصد شرایط را به دست آورد نمرهی دو یا قابل قبول میگیرد و کمتر از آن قابل قبول نیست. برای چیزی که قابل قبول نباشد سه مرتبه اقدام صورت میگیرد و اگر همچنان نتوانست نمره کافی بگیرد برایش اقدام تعریف شده است.
آیا قوانین و الزامات HSE در همهی کارخانهها از دستورالعمل یکسان پیروی میکند؟
خیر هرجایی شرایط و مقتضیات خودش را دارد. به طور مثال کسی که در اراک پای کوره 1700 درجه قرار میگیرد قطعا چک لیست و برنامه متفاوتی دارد.
رفرنس کنونی برای ارزیابی محیط کاری مانند استام که در زمینهی تولید قطعات خودرو است چیست؟
من یک کتاب رفرنس بر اساس ماهیت گروه که در زمینهی قطعات خودرو کار میکند نوشتهام. بعد بر آن اساس رفرنسها، چکلیستها، برنامهها و آموزشهایی مبنی بر علم و تجربه و واقعیت نوشتم. گاهی کسی چنین مرجعی را آماده میکند که هیچ اطلاعی از وضع موجود ندارد. اما من این را بر اساس واقعیت نوشتم و کتاب را در اختیار مدیرعامل، مدیرتضمین و مدیر HSE قرار دادم. ما این را کتاب مرجع قرار دادیم و بر همان اساس پیش رفتیم. بعدا بر اساس همان مرجع ما یک واکنش در شرایط اضطرار گذاشتیم و یک همایش برای شرایط اضطرار حریق برگزار کردیم. وقتی از طرف توفنورد برای تایید ممیزی آمدند گفتند این دستورالعمل واکنش در شرایط اضطرار شما کامل است ما این را به عنوان مرجع ببریم که جاهای دیگر را طبق این ارزیابی کنیم.
پس کار شما در سه مرحلهی آموزش، اجرا و نظارت بر اجرای قوانین بهداشت حرفهای است؟
بله. همیشهام گفتهام و باز هم میگویم، در تدریس هم به بچهها میگویم که من خودم از کف کارگاه بسیار آموختم. بالاترین اساتید اینجا هستند. چون چیزی را که ما در کتابها میخوانیم آنها با گوشت و پوستشان احساس میکنند. ما میگوییم شبکاری سخت است ولی آنکسی که لمس کرده میفهمد این یعنی چه. وقتی که میگوییم به کارگر شبکار باید یک میان وعده بدهند که رفرش میشود و نیروی جدیدی میگیرد این را از مشاهداتمان در خطوط شبکار فهمیده ایم.
در چه مراکزی ملزم به داشتن ناظر HSE هستیم؟
مادهی 93 قانون کار میگوید در تمام شرکتها که بالای بیست و پنج نفر هستند یک کمیتهی حفاظت ایمنی و بهداشت کار داشته باشید. این کمیته متشکل از مدیرعامل یا نمایندهی مدیریت، کارشناس بهداشت حرفهای و یکی از سرپرستان است و ماهانه باید یک جلسهی اجباری بگذارد و نتیجهی آن را به ادارهی بهداشت بدهد و به ادارهی کار ارائه کند.
آیا میشود به لحاظ آماری گفت رعایت این قوانین و الزامات تا چه حد موثر است؟
بر اساس آمار جهانی سالانه 180 هزار نفردر سراسر جهان بر اثر حوادث ناشی از کار جانشان را از دست میدهند. حدود صد و ده میلیون نفر دچار سانحه میشوند و برای همین استانداردهای جهانی وجود دارد. سازمان بهداشت جهانی فریکوئنسر ریت زیر ده را تایید میکند. یکی از افتخارات ما این است که فریکوئنسر ریت ما به دو هم نمیرسد.
آیا در صورت وقوع حادثه مسئولیت قانونی متوجه مدیریت و ناظر HSE هست؟
بله. اگر خدای نکرده حادثهای پیش بیاید. باید گزارش شود. تحت شرایط نرمال و تعریف شده اگر کارگر در مسیر رفت و برگشت و یا در ماموریت کاری دچار سانحه شود، حادثهی حین کار به حساب میآید. بعد بازرس تامین اجتماعی با کارشناسی در این زمینه میآید. مثلا اگر کسی آهن روی پایش افتاده و پایش دچار لهیدگی شده و یا قطع شده بررسی میشود که آیا این کفش ایمنی داشته یا نه. در مدارک و مستندات نگاه میکنند. اگر کفش ایمنی داشته و تحویل گرفته باشد کارفرما مبرا میشود. ولی اگر نداده باشند مسئولیت گردن آنها میافتد.
شما تا به حال شاهد برنامههای رادیو عظام بوده اید؟
نه. افتخار نداشتیم. اولین بار است که این افتخار نصیبم شد. خیلی هم تشکر میکنم. رسانه به این زیبایی باعث بهبود مستمر است. شاید در پیشرفتهترین جای دنیا چنین سبکی نباشد که یک مرکز صنعتی رسانهای مستقل داشته باشند یا حداقل اگر داشته باشند من نمیدانم. این حرکت در کشور ما بینظیر است. وجود رسانه به خصوص اگر که بر مبنای صحیح و واقعیتها جلو برود قطعا در آینده اثرات و فواید زیادی خواهد داشت و این واقعا یک فکر بسیار پیشرفته و مترقی است.