https://www.radioezam.com/b8Ak/

مثل یک خانواده‌ی بزرگ

تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۴۰۲ | منبع: رادیو عظام
مثل یک خانواده‌ی بزرگ
آذین زیبایی جنتی
سرپرست مهندسی فرآیند در کارخانه‌ی فرآوری و ساخت

24 آذر سالروز تاسیس یکی از مهم‌ترین و بزرگ‌ترین کارخانه‌های مجموعه‌ی عظام است.کارخانه‌ی فرآوری و ساخت با مساحت بیش از 7800 متر مربع در استان گیلان و شهر رشت تاسیس شده است. این مناسبت بهانه‌ی خوبی بود تا سراغ یکی از کارکنان موفق این کارخانه برویم و با او درباره‌ی شرایط کار و حال و هوای فرآوری و ساخت صحبت کنیم. خانم آذین زیبایی جنتی سرپرست مهندسی فرآیند در کارخانه‌ی فرآوری و ساخت است و حدود 14 سال است که در این مجموعه کار می‌کند.

لطفا خودتان را کامل معرفی کنید.
من آذین زیبایی جنتی هستم، متولد سال 63. مدرک کارشناسی مدیریت صنعتی از دانشگاه گیلان و سابقه‌ی 14 سال کار در شرکت فرآوری ساخت را دارم. قبلا در واحد رضایت مشتری و تضمین کیفیت بودم.

الان در چه بخشی از عظام مشغول به کار هستید؟
در مهندسی فرآیند.

به عنوان سرپرست مهندسی فرآیند چه کارهایی انجام می‌دهید؟
واحد مهندسی محصول و مهندسی فرآیند مکمل همدیگر هستند. مهندسی محصول که همان آر اند دی و تکوین محصول در شرکت فرآوری است. واحد مهندسی فرآیند در واقع طراح چیدمان فرآیندهای تولید برای تولید قطعه است که در این‌جا قطعه‌ی ما کمک فنر است. واحدی هستیم که داریم طراحی فرایند انجام می‌دهیم که یک محصول و قطعه بتواند در بهترین حالتش تولید شود. هم از لحاظ هزینه‌ای و هم از لحاظ نفر ساعت و هم از لحاظ بهره‌وری فرآیند. بررسی می‌کنیم که چه کاری انجام دهیم تا فرآیندهایمان بهره‌وری بیشتری داشته باشد. یک‌جورهایی قانون‌گذار هستیم و برای روند تولید قطعه قانون می‌گذاریم.

نحوه‌ی آشنایی شما با عظام از چه طریقی بود؟
دایی بنده در صنعت خودرو بودند و از طریق ایشان با شرکت عظام و شعب شرکت عظام در گیلان آشنا شدم. چون خودم هم گیلانی هستم، با این شرکت آشنا شدم.

قبل از عظام کجا کار می‌کردید؟
من در جایی غیر از عظام تجربه کاری ندارم.

در مورد جو محیط کاری‌تان توضیح می‌دهید؟
این‌جا محیط صنعتی است. اکثریت آقا هستند و اقلیت خانم هستند. ولی کار کردن در محیط ما اصلا کار سختی نیست. پرسنل و همکاران آن‌قدر آدم‌های خوب و باظرفیت و باجنبه‌ای هستند. به هرحال یک خانم محدودیت‌هایی برای کار کردن دارد. این واحد سومی است که در حال حاضر کار می‌کنم. در دو واحد دیگر هم تجربه‌ی کاری داشتم. بیشتر با همکاران آقا بودیم. همکارانم افراد محترمی هستند که کار کردن کنارشان به آدم چیزی اضافه می‌کند و این‌طور نیست که شما معذب باشی از این‌که کنار یک آقا دارید کار می‌کنید. ما کلا خوشبختانه چنین مشکلی را در شرکت‌مان نداریم. از روز اولی که آمدم رفتار توام با احترام دیدم. هیچ‌وقت حرف بدی نشنیدم. به هرحال که همیشه شرایط خوب نیست و بحث‌های فنی می‌شود، موافق و مخالف دارد و صدا بالا می‌رود. ولی فحاشی و حرف‌های رکیک زده نمی‌شود. من 14 سال سابقه‌ی کار دارم و هیچ‌وقت چنین چیزهایی از همکارانم نشنیدم.

پس رابطه‌ی خوبی با همکاران‌تان دارید؟
رابطه‌مان خیلی خوب است. ده دوازده ساعت از کل روز، یعنی بیشتر از آن زمانی که همسر و فرزندم را ببینم، همکارانم را می‌بینم. ما خانواده‌ی بزرگی هستیم که همه در کنار همیم. مثل برادران بزرگ و کوچک من می‌مانند. خدا را شکر هیچ‌وقت مشکلی هم نداشتم.

رابطه‌ی شما با کارگران‌تان چطور است؟
خیلی خوب. به واسطه‌ی کارمان خیلی به خط تولید می‌رویم. به‌خاطر توضیح دادن بعضی موارد یا تفهیم کاری خیلی با بچه‌ها برخورد داریم. جاهایی که نیاز باشد ازشان کمک می‌گیریم. جایی هم که نیاز باشد به آن‌ها الزام می‌کنیم. تا الان هیچ مشکلی از این بابت پیش نیامده. چون به‌نظرم در حیطه‌ی تولید این موضوع به خوبی تفهیم شده. در قسمت تضمین کیفیت هم که بودم آدیت فرآیند انجام می‌دادم. یعنی باید می‌رفتم خط را آدیت می‌کردم ولی هیچ‌وقت واکنش یا برخورد منفی نداشتیم. 

بهترین خاطره‌تان در این چهارده سال چه بوده؟
در تیر ماه سال 1400 یک ممیزی سازه‌گستر داشتیم و ما در حال انجام کارهای ممیزی بودیم. آن پدر من به خاطر ناراحتی قلبی که داشتند به عمل آنژیوگرافی و گذاشتن فنر در تهران نیاز داشتند. من رشت بودم و در جریان ممیزی سازه‌گستر بودم. ممیزی دقیقا روز عمل جراحی پدر من بود و برادرم پشت خط به صورت آنلاین از وضعیت عمل پدرم به من اطلاع می‌داد. همان لحظات من هم در اتاق تضمین کیفیت در حال پاسخگویی به ممیزی بودم. آخرین بار بعد از پایان عمل برادرم تماس گرفت و گفت که عمل موفقیت‌آمیز بوده و دکتر هم خوشحال است. آن موقع که تلفنم زنگ خورد، خب همه‌ی همکاران متوجه شده بودند و سکوت کردند که ببینند نتیجه‌ی عمل پدرم چطوری است. زمانی که این خبر خوب را به من دادند از خوشحالی من تمام همکاران و تیم ممیزی خوشحال شدند که ادامه‌ی ممیزی با یک خبر خوب پیش می‌رود. هیچ وقت آن روز را یادم نمی‌رود که حال من برای همکاران و تیم فرآوری آن‌قدر مهم بود و این به عنوان یک خاطره‌ی بسیار خوب در ذهن من مانده است.

آیا در دوره‌های رادیو عظام که برای مدرسه و خانواده برگزار می‌شود شرکت کردید؟
نه. من لنگرودی هستم و شهر من تا محل کارم 70 کیلومتر فاصله دارد. 70 کیلومتر رانندگی می‌کنم که بیایم و 70-75 کیلومتر هم برمی‌گردم. با توجه به این مسافتی که تا کارخانه رفت و آمد می‌کنم و زمان کاری و از طرفی رسیدگی به امور خانه و بچه‌ی هشت ساله‌ای که دارم وقت نمی‌کنم در این دوره‌ها و کلاس‌ها شرکت کنم. ولی مطالبی که راجع به عظام هست مثل معرفی شغل یا معرفی کتاب و گاهی اوقات استوری قشنگی می‌گذارد همه‌ی این‌ها را می‌خوانم.

در آخر اگر صحبتی هست، بفرمایید.
صنعت خودرو با صنایع دیگر خیلی متفاوت است. مثل صنایع غذایی و پوشاک نیست. این‌ صنعت یک خرده زمخت است. به هرحال شرکت فرآوری از شرکت‌های بزرگ عظام هست. بودن در این‌جا واقعا حس خوبی به من می‌دهد و هر روز یک چیزی یاد می‌گیرم. چه به لحاظ فنی که به نظرم این را همه‌ی آدم‌ها یاد می‌گیرند و چه تجربه و پختگی که یک انسان می‌تواند در مسیر داشته باشد، این‌ها خیلی برای من آموزنده بوده. همه‌ی ما یک روزی وارد حیطه‌ی کاری می‌شویم و فکرهای خامی داریم. دختر خانواده‌ای هستیم که مشکلی را حس نکرده و مسئولیتی روی دوشش نبوده. وقتی وارد کار می‌شویم، خیلی فرق می‌کند. این‌جا برای من محیطی بوده که کمترین صدمه و آسیب را رسانده. خیلی از دوستان من در جاهای دیگری کار کردند، به واسطه‌ی مدرک تحصیلی که داشتند. خیلی آسیب‌ها دیدند و خیلی‌ها جایشان را عوض کرده و تغییر شغل دادند و حتی مکان‌شان را هم تغییر دادند. من که می‌گویم 14 سال این‌جا کار کردم، 14 سال یک عمر است. این یعنی داشتن کمترین آسیب روانی و ما این امنیت را داشتیم. آدم‌های زیادی آمدند و رفتند و من با مدیران زیادی کار کردم. به هرحال آدم همیشه در یک حال نیست. ولی ما صحبت‌مان بحث کلان است که به شما آسیب روحی وارد شود یا محیطی که کار می‌کنی به عنوان یک زن برایت زننده باشد. خدا را شکر در این شرکت این احساس به من دست نداده. در واحدی که من هستم همه آقا هستند و اصلا خانم نیست. گاهی اوقات بهشان می‌گویم مثل بچه‌ی من می‌مانید. ولی کلا یک مدیریت صحیح است که گروهی این چنینی را جمع‌آوری کرده و این واقعا ارزشمند است. از این مجموعه‌ی بزرگ تشکر می‌کنم. از رادیو عظام هم خیلی تشکر می‌کنم که یکی دو بار در مورد بیمه‌ی خانم‌ها درد دل کردم و با احترام به من پاسخ داده شد. این‌که می‌گویند دیده نمی‌شود یا لحاظ نمی‌کنید را قبول ندارم. اتفاقا همیشه گفته شده و دیده شده است و این خیلی برای من ارزشمند است.