https://www.radioezam.com/pz0d/
توجه به تغذیه؛ برنامهای بلندمدت برای سلامتی کارگران
تاریخ انتشار: ۰۵ شهریور ۱۴۰۲ | منبع: رادیو عظام
الهام نارمکی
متخصص تغذیه و رژیمدرمانی بالینی در کارخانهی سازهپویش
متخصص تغذیه و رژیمدرمانی بالینی در کارخانهی سازهپویش
تغذیهی سالم موضوع مهم اما فراموششدهای است که در این وضعیت اقتصادی کمتر کسی به آن توجه میکند. در چنین شرایطی حضور یک متخصص تغذیه در کارخانهها میتواند به سلامتی و آگاهی کارگران و پرسنل کمک کند. دکتر الهام نارمکی متخصص تغذیه و رژیمدرمانی بالینی از دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است. او هماکنون در کارخانهی سازهپویش از زیرمجموعههای هلدینگ عظام به عنوان پزشک تغذیه مشغول به کار است. به بهانهی روز پزشک با ایشان گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
چطور به سازهپویش راه پیدا کردید؟
در اول به واسطهی درخواست منابع انسانی ساختمان آرژانتین در بخش فروش وارد شرکت عظام شدم. بعد از مطالعهای که آنجا انجام دادیم و کار بالینی که کردیم تقریباً یک یا دو سال بعد از طرف شرکت سازهپویش درخواستی مطرح شد.
یعنی از آرژانتین به سازهپویش معرفی شدید؟
رفتن من به آرژانتین و بعد از آن به سازهپویش ارتباطی به هم نداشت. سازهپویش به صورت اتفاقی از طریق منابع انسانی به من اعلام نیاز کردند. یعنی این دو، دو پروژهی کاملاً جدا از هم و اتفاقی بودند.
چطور شد قبول کردید در سازهپویش حضور داشته باشید؟
تخصص اصلی من کار جراحیهای چاقی است ولی به واسطهی این که احساس میکردم دانش من میتواند در زمینهی تغذیه تأثیری روی یک جامعهی بزرگتر داشته باشد وارد این حیطه شدم. چون دیدم میتوانم تأثیرات بزرگتری بگذارم و شاید بتوانم حداقل ۷۰۰ نفر را تحت پوشش تغذیه سالم قرار دهم. این دلیل اصلی پذیرفتنم و ورود به سازهپویش بود.
به عنوان پزشک در سازهپویش چه کاری انجام میدهید؟
الان تقریباً به مدت یک سال است که در خدمت سازهپویش هستم و به دعوت مهندس خلدی در این جا حضور دارم. حضور یک متخصص تغذیه در چنین شرکتی میتواند در سه حیطه موثر باشد. یکی از مهمترینها بحث مدیریت بخش غذا است. منوهایی که به کارکنان ارائه میشود، محتوای تغذیهای آن، ریزمغذیها و درشت مغذیها و این که چقدر این منوها براساس هرم و سبد غذایی که یک فرد در طول روز لازم دارد را میتوان مدیریت کرد. این کاری است که من اخیراً در سازهپویش استارت جدی آن را زدهام. کمی هم در سازهپویش وارد تجهیزات صنعتی آشپزخانه شدیم که بتوانیم زیرساختها را برای یک ارائه سالمتر آماده کنیم. ولی در کل متخصص تغذیه میتواند ارزیابی کند آنچه به عنوان منو به افراد ارائه میشود چقدر نیازهای فرد را تأمین میکند. کسانی که در چنین شرکتهایی که جمعیت کارگری دارند کار میکنند مدت زیادی از عمرشان را در آنجا میگذرانند و حداقل سه وعدهی غذاییشان را در شرکت هستد، و فقط شاید برای یک وعده شام و خواب در منزل باشند. بنابراین اگر ما تغییرات خوبی را بتوانیم رقم بزنیم قطعاً میتواند در سلامت افراد در طولانی مدت نقش خیلی مهمی را داشته باشد. این یک بخش از کار من است که البته منو فقط غذاها نیست و ما الان در بحث میانوعدهها وارد شدیم و سعی میکنیم مقداری از مواد مغذی مورد نیاز افراد را در میانوعدهها برنامهریزی کنیم.
بخش آموزش هم هست. بیماریهای غیرواگیر و سندرم متابولیک امروز تقریباً گریبان همه را گرفته. ایران هم مثل خیلی از کشورهای دنیا درگیر این مسأله است. سازهپویش هم یک اجتماع خیلی کوچکتری از این جامعه است. بنابراین کبد چرب، دیابت و... در بین کارگران ما هم وجود دارد. من بحث آموزش را هم راهاندازی کردم و افرادی را که در خطر هستند براساس نتایج تستهای ادواری شناسایی کرده و برایشان آموزشهای گروهی میگذاریم. مثلاً افراد را با بیماری دیابت، تشخیص، انواع آن و رویکردها آشنا میکنیم.
در آغاز ورود به شرکت با برنامهی آموزش پیش رفتم و الان دیابتیهای ما کاملاً آموزش دیده هستند. بر اساس نتایج طب کار جدید به سراغ بقیه عزیزان میرویم که کبد چرب دارند. این هم یک بخش دیگری که یک متخصص تغذیه میتواند وارد آن شود.
بخش دیگر بررسیهای فرد به فرد است و افرادی که در دستههای بزرگتر ما نمیگنجند وارد دستههای کوچکتر شده و فرد به فرد بررسی میشوند. مثلاً ما افراد پرخطر را شناسایی کردیم. افرادی که چاق حساب میشوند را به صورت شخصی ویزیت میکنیم که کمک کنیم بتوانند وزن کم کنند. البته برنامههای دیگری در پیش رو و در فکر من وجود دارد که هنوز اجرایی نشده.
کارهایی که در سازهپویش انجام دادید بازخورد مثبت داشته؟ کارکنان چه عکس العملی نشان دادند؟
بازخورد کارکنان فوقالعاده است، خصوصاً در بخش غذا چون این تغییرات را میبینند. مسأله این است که الان احساس میکنم کارکنان سازهپویش احساس ارزشمند بودن دارند. این که احساس میکنند برای کارفرما فرد مهمتری هستند و به سلامتشان اهمیت بیشتری داده میشود. حتی شنیدهام این کارها بازخورد خوبی در رادیو عظام داشته است. اول قطعاً به خاطر عدم آموزش کارکنان مقاومتهایی داشتند. سعی میکنم در سبک غذا تغییراتی ایجاد کنم، آموزشهایی هم داشته باشم به طور مثال در یکی از میان وعدهها به بچهها شیر میدادیم و در کنار آن میوه هم میدادیم. یکی از تفکرات بچهها این بود که این دو با هم سازگاری ندارند. با آموزشهای ما متوجه شدند که میتوانند در میانوعدهها با فاصله استفاده کنند. من سعی میکنم آموزشهایم فقط به صورت آموزشهای گروهی نباشد و در حال ضبط ویدئوهای آموزشی هستم و در مورد مباحث جاری روز و شرکت خودمان صحبت کنم و این به من کمک میکند تا سبک غذایی آنها نه تنها در شرکت بلکه به خانوادهها تسری پیدا کند. یعنی از وقتی که ما شروع کردیم به ارائهی میانوعدههای سلامت کارکنان دیگر تمایلی برای دریافت کیک ندارند. بنابراین این اتفاق نه فقط باعث سلامت بلکه باعث ارتقا سطح آگاهی میشود. البته در پی نظرسنجیهایی در این زمینه هستیم که نتایج را اعلام خواهیم کردیم.
پس در حاضر گاهی میانوعدهی سلامت دارید؟
بله در حال حاضر طرح میانوعدهی سلامت را دو روز در هفته به صورت آزمایشی پیش میبریم تا تمام موارد اجرایی آن را بتوانیم در نظر بگیریم. بنابراین ما در یک دورهی آزمون و خطا هستیم و تا امروز از این موضوع حدود شش هفته میگذرد و ما تقریباً ۱۲ میان وعدهی سلامت ارائه کردهایم و امیدواریم که در نیمهی دوم سال این را به تمام طول هفته تسری دهیم یعنی الان یک روزهایی بچهها همان کیک و شیر قدیمی را میگیرند و دو روز در هفته میانوعدهی سلامت.
چه چیزهایی به عنوان میانوعدهی سلامت استفاده میشود؟
میانوعدهی شامل چند گروه غذایی است. گروه سبزیجات، میوهها، شیر و لبنیات. مثلاً یک روزهایی ما سیب و خیار میدهیم و در کنار آن یک شیر. در گروه مغزدانهها میوههای خشک و بستهبندیهایی داریم که در آن مغزدانههای مختلف با محتوای پروتئینی و کربوهیدراتی و قند دارد. ما روی بسته فکر کردیم چه چیزهایی را در کنار هم بچینیم که به عنوان یک میانوعدهی سلامت نیازهای فرد را تأمین کند. مثلاً بادام درختی در کنار عناب و مویز گذاشته شده و هچنین لقمههای سلامت با رویکرد دریافت پروتئین. یکی از مهمترین مسائلی که امروزه با توجه به محدودیتهای مالی همه از آن رنج میبرند، بحث کوچک شدن سهم دریافت پروتئین افراد در روز است. یعنی چون پروتئین از اقلام گران است بنابراین افراد سفرههایشان را محدود کردهاند. مهمترین عاملی که حذف شده این بخش است، بنابراین سعی شده در لقمههای سلامت پروتئینها وارد شود. کرهی بادام زمینی، حداقل یک بار در ماه تخممرغ، پنیرهای کمچرب پروتئینی اضافه شده تا محتوای پروتئینی بیشتری داده شود.
هدف از این کار چه بود؟ رژیمهای غذایی توسط با نیازهای خاص داده میشود؟
هدف ارتقا سطح سلامت و آگاهی افراد است. امیدوارم آنقدر عمر داشته باشم که این مسأله را به غایت خود برسانم و آن ارائهی غذا بر اساس نیازهای واقعی هر فرد باشد. یعنی از حلقههای گمشدهای که من به دنبال آن هستم افزودن منوهای رژیمی به منوهای عادی است که افرادی که نیاز دارند بتوانند فقط منو رژیمی را دریافت کنند. فعلا به آن حد از کمال نرسیدیم، ولی آن اوج تکامل است که ما بتوانیم یک سری منو را طراحی کنیم که رژیمی باشند و بتوانیم این را به افراد خاص ارائه کنیم. اما الان فعلا در مرحلهی سالمسازی غذاهای موجود هستیم یعنی از وقتی که وارد این موضوع شدیم سعی کردیم که روغنها را در غذاها کم کنیم. سیبزمینی سرخ کرده را از غذاها حذف کنیم و جای آن سبزیجات پخته را اضافه کنیم. تلاش بسیار زیاد برای افزودن سالاد به غذاها میکنیم ولی فعلا در مرحلهای هستیم که سالمسازی را برای کل افراد انجام دهیم و امیدواریم که در ادامه بتوانیم یک منو خاص برای افراد با نیازهای خاص ارائه دهیم.
با توجه به کم شدن قدرت خرید کارگرها چطور این کار را مدیریت کنند؟ شما در آموزشهایتان این قضیه را مطرح میکنید؟
دقیقاً همین طور است. اولین کاری که میکنیم یک رسم خوب ارائه ارزاق داریم و در سبد ارزاق نیازهای واقعی فرد را ارائه میکنیم. شاید اگر آن را به عنوان پول به فرد دهیم او آنقدر نیازهای دیگری را ضروری میداند که تهیه پروتئینها برای او در درجهی چندم قرار میگیرد. وقتی ما این را به صورت ارزاق هدفمند ارائه میکنیم بخشی از پروتئین خودش و خانواده را تأمین میکنیم. بحث بعدی سه تا از وعدهها در شرکت است. بنابراین ما میتوانیم مقدار زیادی از نیازهای خود فرد را در شرکت تأمین کنیم. یعنی فرد وقتی وارد شرکت میشود تا حدودی نیازهای او برآورده میشود و بحث آخر آموزش است که چطور اقلام ارزانتر و با ارزش غذایی بالاتر را جایگزین کنیم که هم نیازها را تأمین کنیم و هم در واقع محدودیتهای مالی را در نظر داشته باشیم.
در آخر گفتوگو اگر صحبت خاصی هست بفرمایید؟
اولاً خیلی تشکر میکنم از حاج آقا ایروانی بابت دید فوقالعادهای که به بحث سلامت کارکنان دارد. این بسیار ارزنده است و آغوش بازی برای افراد متخصصی مثل من به بخش صنعت است، که فکر میکنم حلقهی گمشدهای است و درواقع شاید خیلی به آن پرداخته نمیشود. امیدوارم من فرد نمونهای باشم برای گسترش این امر در تمام هلدینگ. قطعاً همهی افراد در تمام شرکتهایی که در اقصی نقاط ایران هستند یک سری نیازها و مشکلاتی دارند که شاید به دست افرادی با تحصیلات من رفع شود. بنابراین از ایشان بابت دید گستردهشان تشکر میکنم که به من اجازه دادند وارد هلدینگ شوم و تأثیراتی داشته باشم و این تأثیرات انقدر مثبت باشد که در شرکتهای دیگر تسری داده شود.