https://www.radioezam.com/f5ea/
در پایاکلاچ، نگاه جنسیتی وجود ندارد
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۴۰۱ | منبع: رادیو عظام
سکینه میرحسینی
رئیس منابع انسانی پایاکلاچ
در پایاکلاچ، نگاه جنسیتی وجود ندارد
لطفا خودتان را معرفی کنید؟
سکینه میرحسینی هستم. رئیس منابع انسانی شرکت پایاکلاچ. دارای مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی از دانشگاه گیلان و ۳۵ سال سن دارم.
چند سال است که در عظام مشغول به کار هستید؟
از سال ۸۹ و همزمان با دورهی دانشجویی با مجموعهی عظام به عنوان اولین تجربهی کاری همکاری کردم.
از ابتدا سمت رئیس منابع انسانی را داشتید؟
حدود نه ماه امور پژوهشی و پروژهای انجام میدادم. از تیر ماه ۹۰ با عنوان کارشناس تضمین کیفیت کارم را ادامه دادم و سال ۱۴۰۰ به سمت رئیس تضمین کیفیت ارتقا پیدا کردم. از سال ۹۲ تا سال ۱۴۰۰ به صورت موازی تدریس دروس مدیریت عملیات و آمار را در دانشگاه هم انجام دادم. از مرداد ۱۴۰۰ هم به عنوان رئیس منابع انسانی پایا کلاچ مشغول به کار هستم.
رمز موفقیتتان در چه بوده؟
حقیقتاَ نمیدانم میتوانم به خودم عنوان یک فرد موفق را بدهم یا خیر. چون به نظر من رئیس یا مدیر بودن و بالا رفتن پست سازمانی الزاماً نشانه موفقیت در سازمان نیست. اما برای رسیدن به موقعیتی که الان در آن قرار دارم، در مرحلهی اول انتخاب شغل متناسب با رشتهی تحصیلیام کمک کرد تا بتوانم علم و تجربه خود را به صورت موازی جلو ببرم، چون همزمان در حال تحصیل و کار بودم و این قضیه در فرایند تضمین کیفیت برای من خیلی کمک کننده بود. یکی دیگر از مواردی که خیلی به عملکرد حال حاضرم کمک میکند، شروع کارم از واحد تضمین کیفیت است. وقتی سالها تجربهی کارشناسی در یک فرایند جامع مثل تضمین کیفیت را داشته باشید نسبت به همهی فرایندهای سازمان نه تنها به تصور شفافتر، بلکه شناخت بهتر و عمیقتری میرسید و این در فرایند منابع انسانی بسیار کمککننده است. وقتی صحبت از آموزش میشود، وقتی پیشنهادات را بررسی میکنی و نظر میدهی، وقتی اهداف فردی پرسنل واحدهای مختلف را بررسی میکنی، روی همهی این زمینهها شناخت نسبی داری و این قطعاً در کیفیت کار اثرگذار است. مورد بعدی اینکه یا باید کاری را انجام بدهیم که عاشقش هستیم و یا باید کارمان را عاشقانه انجام بدهیم تا در مسیر موفقیت قرار بگیریم و راه سومی برای موفقیت و تمایز وجود ندارد و من الان این را درک میکنم که چقدر تناسب روحیات فرد با کاری که انتخاب میکند مهم است. رابطهی شخص با شغلش مثل رابطهی کلید و قفل میماند. هر کلیدی هر قفلی را نمیتواند باز کند. علیرغم تمام علاقهای که به مباحث کیفی داشته و دارم، اما منابع انسانی برای من آن شغلی بود که قلباً به آن نیاز داشتم. شغلی که در آن متوجه گذر زمان نمیشوم، یاد میگیرم و از انجامش لذت میبرم. الان معنی داشتن کاری که عاشقانه دوستش دارم را در کنار تمام چالشها و مشکلاتم کاملاً درک میکنم و این علاقه باعث میشود راحتتر بتوانم با موانعم کنار بیایم. در کنارش تمام سعیام را میکنم که برای سایر پرسنل هم بتوانم با حمایتهای مدیریت موقعیتی ایجاد کنم که بتوانند کار مناسب ویژگیهای شخصیشان را داشته باشند. الان این قضیه یکی از مهمترین دغدغههای سازمانمان محسوب میشود.
مورد آخر هم حمایت همیشگی خانواده به خصوص همسرم است که برای من همیشه نقش بسیار پر رنگی داشتند. تمام کاستیهای حضور من در این چند سال را پذیرفتند و در کنارم بودند و قدردان حضورشان هستم.
محیط و فضای کار را به عنوان یک خانم چطور میبینید؟
من به عنوان یک خانم تا الان متوجه تفاوتی بین خانمها و آقایان در محیط پایاکلاچ نشدم. هر مشکلی بوده برای خانم و آقا باهم بوده و هر خوبیای هم بوده برای همه بوده. شخصاً هیچ وقت احساس نکردم موقعیتی به خاطر خانم بودن به من تحمیل شده یا از من گرفته شده باشد. خدارا شکر نگاه جنسیتی در فرایندهای سازمانیمان و همینطور مدیریت سازمان جریان ندارد و ما هم در منابع انسانی سعیمان همین است که خدای نکرده خواسته یا ناخواسته محدودیتی برای کسی ایجاد نکنیم. اما گاهی اوقات ساعات کاری طولانی که معمولاً به خاطر حجم و فشار کاری در بعضی از فرایندها اتفاق میافتد مشکلاتی را برای خانمها ایجاد میکند. حجم کار خانمها در داخل سازمان در کنار مسئولیتهای بیرون از سازمانشان باعث میشود از یک سری موارد مثل ورزش که تاثیر خیلی مهمی روی روحیهشان دارد چشمپوشی کنند بنابراین یکی از برنامههایی که برایشان داریم حمایت از فعالیتهای ورزشی بانوان است که در حال برنامهریزی آن هستیم.
عظام چه امکاناتی داشته که شما را جذب خودش کرده؟
اگر بخواهم حقیقت را بگویم از ابتدای ورودم، به اینکه کجا دارم کار میکنم توجهی نداشتم. مسیر و هدفم هم شفاف نبود، هدف اصلیام کار کردن و استقلال شخصی و مالی همزمان با دانشجویی بود. اما کمکم که جلو رفتم و آگاهتر شدم، کار کردن در یک برند و مجموعه معتبر و شناخته شده برایم حائز اهمیت شد. علاوه بر این محیط صمیمی، دوستانه و بیریای همکارانم در پایاکلاچ همیشه برای من به عنوان یک عامل نگهدارنده قوی و لذتبخش عمل کرده و از تکتکشان واقعاً ممنونم.
در محیط و نحوهی کار چالشی وجود دارد یا نه؟
بهنظرم فرایند منابع انسانی مهمترین چالشش نوع رفتاری است که باید نسبت به همکاران داشته باشیم. گاهی اوقات ممکن است نتوانیم کاری برای کسی انجام بدهیم اما باید بتوانیم همدلانه کنارشان باشیم و ارزشهای خودمان را برای ورود به دنیای دیگران بدون تعصب کنار بگذاریم. در شرایط کاری فعلی برای تسکین مشکلات همکارهایی که دوستشان داریم، تاثیرگذارترین روش فهمیدن و درک کردنشان با روش گوش دادن فعال هست و من در حال حاضر این چالش را دارم که بتوانم زمانم را طوری مدیریت کنم که در کنار انجام امور روزمره که زمان زیادی میبرد اما شاید هدف اصلی فرایند منابع انسانی نباشد، بتوانم به پرسنل سازمان گوش بدهم و برایشان وقت مورد نیازشان را بگذارم. گاهی خودم در شرایط مناسبی نیستم اما باید بتوانیم مشکلاتمان را بگذاریم یک گوشه تا انرژی منفیاش به بقیه همکارهان نرسد و حقیقتاَ تحت کنترل نگه داشتن این موضوع کار سختی است.
مورد بعدی اینکه تا جایی که میتوانیم جا را برای مخالفتها و تفاوتها باز کنیم و ایدههای مخالف و متفاوت را صبورانه و بدون پیشداوری و تعصب گوش کنیم. مرتب به خودمان یادآوری کنیم که “کسی یا ایدهای که تنها به قاضی برود راضی برمیگردد”. رعایت این نکته میتواند خیلی از تعارضها و چالشهایی که در حال حاضر در محیط کار داریم را حل کند.
و چالش آخر را از استاد عزیز آقای ابوالعلایی نقل قول میکنم که یکی از چالشهای مهم این روزهای همهی ماست و ما هم از این موضوع مستثنا نیستیم. به ما گفتهاند که اعلام و اقرار به ندانستن نصف علم است. وقتی کسی صادقانه و متواضعانه میگوید “نمیدانم” برای دانستن آمادگی و انگیزه پیدا میکند. اخیرا در گفتوگویی با یکی از مدیرعاملان تعبیر جالبی از ایشان شنیدم. “هنوز نمیدانم.” به نظرم این که اعتراف کنیم نمیدانیم اما این ندانستن را موقتی بدانیم و تلاش کنیم که بدانیم، زیباتر و مفیدتر از اقرار به ندانستن است. “ندانستن” توقفگاه نیست و نباید باشد. باید آن را به نقطهی شروع برای دانستن تبدیل کنیم. در حال حاضر من هنوز خیلی چیزها را نمیدانم و این را کتمان نمیکنم، با آنها مواجه میشوم و سعی میکنم هر روز بیشتر و بیشتر یاد بگیرم. امیدوارم از طرف سازمان و مهمتر از آن از طرف همکارانم این فرصت را داشته باشم که به مرور خودم را کاملتر کنم.
تعداد خانمها در محیط کار کم یا زیاد است؟
در حال حاضر ۲۱ خانم (۷.۵ درصد کل پرسنل) در پایاکلاچ مشغول به کار هستند که از نظر من تعداد بسیار پایینی را تشکیل میدهند و سعی میکنیم برای جذبهای آینده حتماً این مورد را در کنار داشتن شایستگیهای شغلی در نظر داشته باشیم. در کنارش تعداد خانمها در سطوح مدیریتی سازمان هم کم هست که در این زمینه نقش خود خانمها هم خیلی مهم است. امیدوارم در سنوات بعدی شاهد تغییر در این زمینه هم باشیم.
نظرتان در مورد اینکه بنیانگذار و مدیران تاکید بر بهبود شرایط زنان دارند چیست؟ در نوع رفتار با خانمها و آقایان فرقی دارد یا نه؟
در سوالات قبلی تقریباً به این موضوع جواب دادم. محیط پایاکلاچ خدا را شکر همیشه محیط دوستانهای برای خانمها بوده و هست و قطعاً تاکید حاج آقا ایروانی هم این قضیه را پررنگتر میکند. فرهنگ سازمانی ما تا حدود زیادی میتواند از نظرات بنیانگذار تاثیر بگیرد که خب خدا را شکر همیشه این حمایت برای خانمها جود داشته.
و کلام آخر این شعر زیبای مولانا که همیشه آینه راهم بوده:
ای نسخه نامه الهی که تویی
وی آینه جمال شاهی که تویی
بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست
در خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی
رئیس منابع انسانی پایاکلاچ
در پایاکلاچ، نگاه جنسیتی وجود ندارد
لطفا خودتان را معرفی کنید؟
سکینه میرحسینی هستم. رئیس منابع انسانی شرکت پایاکلاچ. دارای مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی از دانشگاه گیلان و ۳۵ سال سن دارم.
چند سال است که در عظام مشغول به کار هستید؟
از سال ۸۹ و همزمان با دورهی دانشجویی با مجموعهی عظام به عنوان اولین تجربهی کاری همکاری کردم.
از ابتدا سمت رئیس منابع انسانی را داشتید؟
حدود نه ماه امور پژوهشی و پروژهای انجام میدادم. از تیر ماه ۹۰ با عنوان کارشناس تضمین کیفیت کارم را ادامه دادم و سال ۱۴۰۰ به سمت رئیس تضمین کیفیت ارتقا پیدا کردم. از سال ۹۲ تا سال ۱۴۰۰ به صورت موازی تدریس دروس مدیریت عملیات و آمار را در دانشگاه هم انجام دادم. از مرداد ۱۴۰۰ هم به عنوان رئیس منابع انسانی پایا کلاچ مشغول به کار هستم.
رمز موفقیتتان در چه بوده؟
حقیقتاَ نمیدانم میتوانم به خودم عنوان یک فرد موفق را بدهم یا خیر. چون به نظر من رئیس یا مدیر بودن و بالا رفتن پست سازمانی الزاماً نشانه موفقیت در سازمان نیست. اما برای رسیدن به موقعیتی که الان در آن قرار دارم، در مرحلهی اول انتخاب شغل متناسب با رشتهی تحصیلیام کمک کرد تا بتوانم علم و تجربه خود را به صورت موازی جلو ببرم، چون همزمان در حال تحصیل و کار بودم و این قضیه در فرایند تضمین کیفیت برای من خیلی کمک کننده بود. یکی دیگر از مواردی که خیلی به عملکرد حال حاضرم کمک میکند، شروع کارم از واحد تضمین کیفیت است. وقتی سالها تجربهی کارشناسی در یک فرایند جامع مثل تضمین کیفیت را داشته باشید نسبت به همهی فرایندهای سازمان نه تنها به تصور شفافتر، بلکه شناخت بهتر و عمیقتری میرسید و این در فرایند منابع انسانی بسیار کمککننده است. وقتی صحبت از آموزش میشود، وقتی پیشنهادات را بررسی میکنی و نظر میدهی، وقتی اهداف فردی پرسنل واحدهای مختلف را بررسی میکنی، روی همهی این زمینهها شناخت نسبی داری و این قطعاً در کیفیت کار اثرگذار است. مورد بعدی اینکه یا باید کاری را انجام بدهیم که عاشقش هستیم و یا باید کارمان را عاشقانه انجام بدهیم تا در مسیر موفقیت قرار بگیریم و راه سومی برای موفقیت و تمایز وجود ندارد و من الان این را درک میکنم که چقدر تناسب روحیات فرد با کاری که انتخاب میکند مهم است. رابطهی شخص با شغلش مثل رابطهی کلید و قفل میماند. هر کلیدی هر قفلی را نمیتواند باز کند. علیرغم تمام علاقهای که به مباحث کیفی داشته و دارم، اما منابع انسانی برای من آن شغلی بود که قلباً به آن نیاز داشتم. شغلی که در آن متوجه گذر زمان نمیشوم، یاد میگیرم و از انجامش لذت میبرم. الان معنی داشتن کاری که عاشقانه دوستش دارم را در کنار تمام چالشها و مشکلاتم کاملاً درک میکنم و این علاقه باعث میشود راحتتر بتوانم با موانعم کنار بیایم. در کنارش تمام سعیام را میکنم که برای سایر پرسنل هم بتوانم با حمایتهای مدیریت موقعیتی ایجاد کنم که بتوانند کار مناسب ویژگیهای شخصیشان را داشته باشند. الان این قضیه یکی از مهمترین دغدغههای سازمانمان محسوب میشود.
مورد آخر هم حمایت همیشگی خانواده به خصوص همسرم است که برای من همیشه نقش بسیار پر رنگی داشتند. تمام کاستیهای حضور من در این چند سال را پذیرفتند و در کنارم بودند و قدردان حضورشان هستم.
محیط و فضای کار را به عنوان یک خانم چطور میبینید؟
من به عنوان یک خانم تا الان متوجه تفاوتی بین خانمها و آقایان در محیط پایاکلاچ نشدم. هر مشکلی بوده برای خانم و آقا باهم بوده و هر خوبیای هم بوده برای همه بوده. شخصاً هیچ وقت احساس نکردم موقعیتی به خاطر خانم بودن به من تحمیل شده یا از من گرفته شده باشد. خدارا شکر نگاه جنسیتی در فرایندهای سازمانیمان و همینطور مدیریت سازمان جریان ندارد و ما هم در منابع انسانی سعیمان همین است که خدای نکرده خواسته یا ناخواسته محدودیتی برای کسی ایجاد نکنیم. اما گاهی اوقات ساعات کاری طولانی که معمولاً به خاطر حجم و فشار کاری در بعضی از فرایندها اتفاق میافتد مشکلاتی را برای خانمها ایجاد میکند. حجم کار خانمها در داخل سازمان در کنار مسئولیتهای بیرون از سازمانشان باعث میشود از یک سری موارد مثل ورزش که تاثیر خیلی مهمی روی روحیهشان دارد چشمپوشی کنند بنابراین یکی از برنامههایی که برایشان داریم حمایت از فعالیتهای ورزشی بانوان است که در حال برنامهریزی آن هستیم.
عظام چه امکاناتی داشته که شما را جذب خودش کرده؟
اگر بخواهم حقیقت را بگویم از ابتدای ورودم، به اینکه کجا دارم کار میکنم توجهی نداشتم. مسیر و هدفم هم شفاف نبود، هدف اصلیام کار کردن و استقلال شخصی و مالی همزمان با دانشجویی بود. اما کمکم که جلو رفتم و آگاهتر شدم، کار کردن در یک برند و مجموعه معتبر و شناخته شده برایم حائز اهمیت شد. علاوه بر این محیط صمیمی، دوستانه و بیریای همکارانم در پایاکلاچ همیشه برای من به عنوان یک عامل نگهدارنده قوی و لذتبخش عمل کرده و از تکتکشان واقعاً ممنونم.
در محیط و نحوهی کار چالشی وجود دارد یا نه؟
بهنظرم فرایند منابع انسانی مهمترین چالشش نوع رفتاری است که باید نسبت به همکاران داشته باشیم. گاهی اوقات ممکن است نتوانیم کاری برای کسی انجام بدهیم اما باید بتوانیم همدلانه کنارشان باشیم و ارزشهای خودمان را برای ورود به دنیای دیگران بدون تعصب کنار بگذاریم. در شرایط کاری فعلی برای تسکین مشکلات همکارهایی که دوستشان داریم، تاثیرگذارترین روش فهمیدن و درک کردنشان با روش گوش دادن فعال هست و من در حال حاضر این چالش را دارم که بتوانم زمانم را طوری مدیریت کنم که در کنار انجام امور روزمره که زمان زیادی میبرد اما شاید هدف اصلی فرایند منابع انسانی نباشد، بتوانم به پرسنل سازمان گوش بدهم و برایشان وقت مورد نیازشان را بگذارم. گاهی خودم در شرایط مناسبی نیستم اما باید بتوانیم مشکلاتمان را بگذاریم یک گوشه تا انرژی منفیاش به بقیه همکارهان نرسد و حقیقتاَ تحت کنترل نگه داشتن این موضوع کار سختی است.
مورد بعدی اینکه تا جایی که میتوانیم جا را برای مخالفتها و تفاوتها باز کنیم و ایدههای مخالف و متفاوت را صبورانه و بدون پیشداوری و تعصب گوش کنیم. مرتب به خودمان یادآوری کنیم که “کسی یا ایدهای که تنها به قاضی برود راضی برمیگردد”. رعایت این نکته میتواند خیلی از تعارضها و چالشهایی که در حال حاضر در محیط کار داریم را حل کند.
و چالش آخر را از استاد عزیز آقای ابوالعلایی نقل قول میکنم که یکی از چالشهای مهم این روزهای همهی ماست و ما هم از این موضوع مستثنا نیستیم. به ما گفتهاند که اعلام و اقرار به ندانستن نصف علم است. وقتی کسی صادقانه و متواضعانه میگوید “نمیدانم” برای دانستن آمادگی و انگیزه پیدا میکند. اخیرا در گفتوگویی با یکی از مدیرعاملان تعبیر جالبی از ایشان شنیدم. “هنوز نمیدانم.” به نظرم این که اعتراف کنیم نمیدانیم اما این ندانستن را موقتی بدانیم و تلاش کنیم که بدانیم، زیباتر و مفیدتر از اقرار به ندانستن است. “ندانستن” توقفگاه نیست و نباید باشد. باید آن را به نقطهی شروع برای دانستن تبدیل کنیم. در حال حاضر من هنوز خیلی چیزها را نمیدانم و این را کتمان نمیکنم، با آنها مواجه میشوم و سعی میکنم هر روز بیشتر و بیشتر یاد بگیرم. امیدوارم از طرف سازمان و مهمتر از آن از طرف همکارانم این فرصت را داشته باشم که به مرور خودم را کاملتر کنم.
تعداد خانمها در محیط کار کم یا زیاد است؟
در حال حاضر ۲۱ خانم (۷.۵ درصد کل پرسنل) در پایاکلاچ مشغول به کار هستند که از نظر من تعداد بسیار پایینی را تشکیل میدهند و سعی میکنیم برای جذبهای آینده حتماً این مورد را در کنار داشتن شایستگیهای شغلی در نظر داشته باشیم. در کنارش تعداد خانمها در سطوح مدیریتی سازمان هم کم هست که در این زمینه نقش خود خانمها هم خیلی مهم است. امیدوارم در سنوات بعدی شاهد تغییر در این زمینه هم باشیم.
نظرتان در مورد اینکه بنیانگذار و مدیران تاکید بر بهبود شرایط زنان دارند چیست؟ در نوع رفتار با خانمها و آقایان فرقی دارد یا نه؟
در سوالات قبلی تقریباً به این موضوع جواب دادم. محیط پایاکلاچ خدا را شکر همیشه محیط دوستانهای برای خانمها بوده و هست و قطعاً تاکید حاج آقا ایروانی هم این قضیه را پررنگتر میکند. فرهنگ سازمانی ما تا حدود زیادی میتواند از نظرات بنیانگذار تاثیر بگیرد که خب خدا را شکر همیشه این حمایت برای خانمها جود داشته.
و کلام آخر این شعر زیبای مولانا که همیشه آینه راهم بوده:
ای نسخه نامه الهی که تویی
وی آینه جمال شاهی که تویی
بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست
در خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی