https://www.radioezam.com/YyNf/

کار سخت، حال خوب

تاریخ انتشار: ۰۳ تیر ۱۴۰۲ | منبع: رادیو عظام
کار سخت، حال خوب
محمد باقری
کارگر خط تولید پایاکلاچ

وقتی سال‌های زیادی از عمرت را برای انجام یک کار و تولید یک محصول بگذرانی و جوانی را در یک خط به چهل سالگی پیوند بزنی؛ انبوهی از تجربه و دانش به جای شور و حال جوانی یاری‌رسان تو برای ادامه‌ی راه می‌شود. وقتی پای صحبت آقای باقری نشستیم، رد پختگی و رضایت و امید به آینده‌ی بهتر با تکیه بر تلاش در کلمات او جاری بود و ما را هم به ادامه‌ی راهمان امیدوارتر کرد.

سال‌ها بر یک خط
محمد باقری هستم. چهل‌ودو ساله و متاهل‌. دو تا پسر هفت و نه ساله دارم. قبل از آشنا شدن با عظام چهار سال در شرکت تولیدی پارس‌شهاب کار می‌کردم. سال هشتادوهشت به توصیه و پیشنهاد برادرم که در شرکت فرآوری و ساخت مشغول به کار بود فرم پر کردم و تقاضای کار در مجموعه عظام را دادم. حالا چهارده سال است که در پایاکلاچ، در خط تولید و در همین قسمت صفحه مشغول به کارم.

یک روز در عظام
ساعت کاری ما حدود 7:15 صبح شروع می‌شود ولی چون در قسمت تولید صفحه باید یک سری کارهای قبل از مونتاژ را انجام بدهیم بیست دقیقه زودتر وارد خط می‌شویم. با توجه به جدول برنامه‌ریزی در ایستگاه‌ها در قسمت‌هایی مثل تست پرس یا پیش‌مونتاژ شروع به کار می‌کنیم. از ساعت 8:50 تا 9:10 زمان استراحت و صبحانه است. بعد از آن تا 12:30 که زمان ناهار است کار را ادامه می‌دهیم. بعد از ناهار از ساعت 1 تا 3 مشغول کاریم و بالاخره شیفت کاری در ساعت 3 تمام می‌شود. اگر اضافه‌کاری هم باشیم تا ساعت 6:30 مشغولیم. بین آن هم 20 دقیقه زمان صرف چای عصرانه داریم.

همراهی در مسیر
من صبح‌ها نیم ساعت و غروب که ترافیک سنگین‌تر است حدود 75 دقیقه در سرویس هستم. صبح‌ها معمولا یا چرت می‌زنیم یا به قول بچه‌ها تمرکز می‌کنیم ولی بعد از ظهر گاهی به معاشرت با همراهان می‌گذرد. بعضی راننده‌های ما سال‌هاست که دارند به عنوان پیمان‌کار سرویس کار می‌کنند و دیگر عضوی از خانواده پایاکلاچ محسوب می‌شوند. در کل سرویس جو دوستانه و خوبی دارد. مدتی پیش در یک بازه‌ی زمانی با سرویس‌ها دچار مشکلاتی شده بودیم که در جلسه‌ای با مسئولان و مدیران مسائل‌مان مطرح شد. مدتی است ساماندهی خیلی بهتر شده است و در خصوص بهسازی و نوسازی ناوگان هم به ما قول‌های مساعدی داده شده است.

کار سخت، حال خوب

جو صمیمانه، بازدهی بیشتر
دستگاه‌ها در خط ما فاصله کمی باهم دارند و چیدمان خط به نحوی است که ما می‌توانیم حین کار هرازگاهی با هم خوش‌وبش یا خنده و شوخی کنیم. در دوره‌ای از سیستم صوتی موسیقی پخش می‌شد و محیط کار شادتر بود اما مدتی است این برنامه را نداریم. با این حال هم‌چنان محیط کار خشک نیست و از نظر من این بهتر است.

رضایت در عدالت
گاهی سرپرست از کار یکی در قسمتی راضی نیست و از او می‌خواهد روز بعد هم در همان بخش کار کند تا مهارت کسب کند یا گاهی کسی که در کاری ماهر است را براساس راهنمای فرایند و خواسته‌هایی که تولید دارد برای چند روز در یک قسمت نگه می‌دارد. این‌ها ممکن است باعث ایجاد سوتفاهم‌هایی بشود اما اساس کار بر پایه‌ی نوبت و چرخش مسئولیت است تا همه چیز عادلانه باشد و به کسی فشار وارد نشود. باید توجه داشت که یک نفر نمی‌تواند طوری برنامه بریزد که هشتاد یا صد نفر همیشه راضی باشند.
در مسائلی مانند طرح طبقه‌بندی هم ما خواسته‌هایمان را با مدیران مطرح کرده‌ایم. خواست ما این است که سیستم به گونه‌ای نباشد که افراد طی چند سال به سقف پیشرفت ممکن برسند و پس از آن دچار افت انگیزه شوند. همچنین درباره‌ی نحوه‌ی پاداش‌دهی اکثر همکاران از سیستم پاداش برابر قبلی رضایت بیشتری داشتند. چون ممکن است یک نفر که از نظر کاری مهارت و بازدهی بالایی دارد به دلیل ضعف در ارائه و پاسخگویی تئوری موفق نشود و از درصدی از حقش محروم بماند.

سختی‌های کار
سختی‌های کار ما زیاد است. در قسمت دیسک سه سالی است فنر خورشیدی اضافه شده و اپراتور در آن قسمت تابستان و زمستان در گرمای شدید کار می‌کند. همین‌طور اپراتوری که تست نهایی را انجام می‌دهد باید مثلا هزاروسیصد قطعه حداقل پنج کیلویی را بلند کرده و چک کند و توی پالت بگذارد. به مرور زمان به خاطر جابه‌جایی برخی قطعات که با انگشت انجام می‌شود گاهی انگشت بچه‌ها تغییر شکل می‌دهد. سرپا ایستادن زیاد هم عموما باعث درد کمر و زانو می‌شود. همچنین کار با پیسینگ هم به دلیل ایجاد غبار زیاد حتی با وجود استفاده از ماسک آسیب‌های تنفسی را همراه می‌آورد. با این‌که شرایط بهداشت محیط کار برای ما رعایت می‌شود مشکلات وجود دارند. قبلا برای مشاغلی مانند ما سختی کار در نظر گرفته می‌شد اما آن شرایط دیگر نیست و تقاضا داریم که با توجه به این شرایط، سختی کار برایمان اعمال شود.

همدلی خانوادگی
پسر اول من چند سالی بود که از من می‌خواست او را با خودم به محل کارم ببرم. می‌گفت دوست دارم بیایم و ببینم کجا و چه کاری می‌کنید. وقتی رادیوعظام اعلام کرد که هرکس می‌خواهد می‌تواند فرزندش را بیاورد من خیلی خوش‌حال شدم و هر دو پسرم را آوردم. برنامه‌ی خیلی خوبی بود و به بچه‌ها خیلی خوش گذشت. موضوع جالبی که از آن روز خاطرم هست اعتراض پسر بزرگم به اندازه‌ی جایزه برادر کوچک‌ترش بود. می‌گفت من باید هدیه‌ی بزرگ‌تر را می‌گرفتم اما وقتی هدیه‌اش را باز کرد خیلی خوشش آمد و راضی بود که هدیه‌ی کوچک‌تر گیرش آمده است.

در آخر
اکثریت بچه‌ها صفحه‌ی رادیوعظام را دنبال می‌کنند. اپراتور معمولا توقع زیادی ندارد. استخدام شده و بابت کار مشخص، حقوق مشخصی میگیرد. در این بین آن‌چه باعث دلگرمی و انگیزه می‌شود این است که احساس کند خودش و کاری که انجام می‌دهد دیده می‌شود. خیلی ممنونم از رادیوعظام که پیگیر هستند، تماس می‌گیرند و این فرصت را برای پرسنل فراهم می‌کنند که مسائل و مشکلات و نقطه نظراتشان را درمیان بگذارند.