https://www.radioezam.com/rlXa/
در مسیر آموزش و پیشرفت
تاریخ انتشار: ۰۸ خرداد ۱۴۰۲ | منبع: رادیو عظام
سعید عیدی
اپراتور خط پنج قسمت ماشینکاری پویان صنعت
در برگهی خردادماه تقویم عظام دو مناسبت اختصاصی وجود دارد. یکی از این مناسبتها تاسیس شرکت پویانصنعتنهاد است. کارخانهای که به عنوان اولین و تنها کارخانهی تمام اتوماتیک تولید بلبرینگ در ایران شناخته میشود و این روزها وارد یازدهمین سال فعالیت خود شده است. همین موضوع بهانهی خوبی بود تا سراغ یکی از پرسنل این کارخانه برویم ودربارهی حالوهوای کار در آنجا با او صحبت کنیم. سعید عیدی یکی از پرسنل خط تولید است که با سِمت اپراتور خط پنج قسمت ماشینکاری مشغول کار است.
از پویاخودرو تا پویانصنعت
حدود دوازده سال است که در خانوادهی عظام هستم. دو سال اول در پویاخودروی شرق بودم و در حال حاضر در پویانصنعت مشغول به کارم. سال 89 به دنبال کار بودم که یکی از همسایهها یک موسسهی کاریابی را به من معرفی کرد. به کمک آنجا ابتدا در پویاخودرو استخدام شدم و بعد از آن با نامهای به این کارخانه آمدم. ساعت کاری قسمتی که من کار میکنم از هفت صبح شروع میشود و تا هفت عصر ادامه دارد. تعطیلات هم که سر جای خودش است. البته اگر برنامهی تولید باشد روز تعطیل را هم باید سرکار بیاییم ولی اصل کار از شنبه تا پنجشنبه است. خط تولید در دو شیفت دوازده ساعته کار میکند، یعنی در کل ۲۴ ساعت. من یک هفته شیفت روز و یک هفته شیفت شب هستم.
یک کار کاملا تخصصی
من اپراتور خط پنج هستم و در قسمت ماشینکاری قطعات بلبرینگ توپی برای خانواده پژو و پراید و… کار میکنم. این قسمت تقریبا روزانه ۱۰۰۰ برنامهی تولید دارد و طبق برنامه اگر توقفی نباشد این تعداد قطعه تولید میشود. توقف ممکن است به خاطر رفتن برق یا دیر جواب دادن آزمایشگاه و موارد مختلف باشد. ولی تقریبا این برنامه هر روز جلو میرود. روند کار به طور خلاصه به این شکل است که قطعهای به صورت خام میآید. بر روی قطعهی خام در چند مرحله و طبق نقشهی تعریفشده کار میشود. برای مثال این قطعه به قسمت ماشینکاری و قسمت خط سنگ میرود و بعد از مرحلهی کار با دستگاه براق و صیقلی شدن سطح آن، میرود برای شستشو و مونتاژ. وقتی این کارها انجام شد نفرات خط مونتاژ قطعه را با آیتمهای تعریف شده مچ میکنند. اندازهگیری لقی و نویز، گریس، ایبیاس و کارهای دیگر روی آن انجام میشود و یک محصول کامل توپی تولید میشود. در نهایت بعد از بستهبندی آن را به شرکتهای ایرانخودرو و ساپکو میفرستند.
دستگاه سیانسی و حساسیتهایش
یک وظیفهی دیگر من کار با دستگاه سیانسی است. این دستگاه تخصصی و پیشرفته حساب میشود و کار با آن نسبت به بقیهی کارها سختتر است. هر کسی این قسمت را بلد نیست و باید تخصصی آموزش ببیند. این دستگاه بر حسب میکرون اندازهگیری میکند و دقت اندازهگیریها باید زیر شش میکرون باشد تا مجوز تولید بدهند. کار ما بسیار حساس است و نمیتوان حتی برای دقایقی دستگاه را رها کرد. باید مواظب باشیم که به دستگاه آسیبی نرسد تا خط متوقف نشود. چون خط ما اگر توقف بخورد، انگار خط ایران خودرو توقف خورده است.
روز یا شب؟
به نظرم شیفت روز سختتر است. چون شیفت شب کار را تحویل میگیرد و نمونههای آن اوکی شده، دستگاه نرمال است و روی روال کار میکند و یک سری توقف شدنها کمتر از روز است. مگر این که اتفاق خاصی افتاده باشد، مثل قطعی برق یا این جور چیزها. به خاطر همین هم آمار تولید شب همیشه بیشتر از روز است. البته شب خستگی خودش را دارد. بالاخره وقتی همه خوابند، ما دوازده ساعت بیدار هستیم. خب این سخت است ولی من عادت کردم. دوازده سال است که در عظام هستم و اتوماتیکوار خودم زودتر از ساعت بیدار میشوم.
نوشتن مقاله و کارهای دیگر
به کارم صد در صد علاقه دارم، اگر بد بود هیچ وقت این جا نمیماندم. کارم تخصصی و فنی است و چیزی یاد میگیرم که به درد آیندهی من هم میخورد. انسان اگر چهار تا مطلب هم یاد بگیرد و پیشرفت کند بهتر از پسرفت است. با اضافه شدن تجربیات، از مهندسین چیزهای جدیدتر یاد میگیرم. یک سری مقاله در مورد ساخت بلبرینگ و اینطور برنامهها هم نوشته بودم و برای آن تشویقی گرفتم. برای رسیدن به جواب سوالاتم بعضی از آیتمها را از خود مهندسین میپرسم یا کتاب میخوانم یا در اینترنت جستوجو میکنم که به علمم اضافه شود. در کل به جای این که منتظر باشم صبح شب بشود و به خانه بروم، به دنبال یادگیری هستم. در همهی زمینهها.
آموزش به همکاران
از همکارانم راضی هستم، امیدوارم آنها هم راضی باشند. اگرخوبی کنیم خوبی میبینیم و اگر بدی کنیم بدی. ولی خداراشکر تا به الان همه چی خوب بوده. مدیران هم از من راضی هستند و از نظر کاری به من اعتماد کامل دارند. همیشه از جان و دل به همکاران میگویم بیایند و یاد بگیرند. الان یکی از پرسنل چند روز است پیش من آموزش میبیند، یک نفر دیگر تقریبا یک ماهه همه چیز را یاد گرفت. اگر علاقه داشته باشند با کمال میل یاد میدهم. مدیریت هم میگوید هر کسی را صلاح میدانی آموزش بده. بالاخره دستگاههای جدید در راه است و نیاز به یادگیری داریم. همین الان هم دستگاههای جدید اضافه شده و این روند هر روز رو به رشد است.
صحبت پایانی
امیدوارم هر روز بهتر از دیروز باشیم و رو به رشد، پرسنل بیشتر جذب شود یادگیریها بیشتر شود. من با جان و دل کار میکنم. موقع کار انگار روی ماشین خودم و خانوادهام کار میکنم. اگر بلبرینگ خراب شود و بد ماشین کاری شود و ایراد دار باشد به قولی آه و ناله پشت سرم است اگر خوب باشد من را دعا میکنند. من دوست دارم هم مدیران و مردم راضی باشند و هم خدای خودم. تا به حال کم کاری نکردهام و نمیکنم، نه اینجا بلکه در همهی کارهای.
اپراتور خط پنج قسمت ماشینکاری پویان صنعت
در برگهی خردادماه تقویم عظام دو مناسبت اختصاصی وجود دارد. یکی از این مناسبتها تاسیس شرکت پویانصنعتنهاد است. کارخانهای که به عنوان اولین و تنها کارخانهی تمام اتوماتیک تولید بلبرینگ در ایران شناخته میشود و این روزها وارد یازدهمین سال فعالیت خود شده است. همین موضوع بهانهی خوبی بود تا سراغ یکی از پرسنل این کارخانه برویم ودربارهی حالوهوای کار در آنجا با او صحبت کنیم. سعید عیدی یکی از پرسنل خط تولید است که با سِمت اپراتور خط پنج قسمت ماشینکاری مشغول کار است.
از پویاخودرو تا پویانصنعت
حدود دوازده سال است که در خانوادهی عظام هستم. دو سال اول در پویاخودروی شرق بودم و در حال حاضر در پویانصنعت مشغول به کارم. سال 89 به دنبال کار بودم که یکی از همسایهها یک موسسهی کاریابی را به من معرفی کرد. به کمک آنجا ابتدا در پویاخودرو استخدام شدم و بعد از آن با نامهای به این کارخانه آمدم. ساعت کاری قسمتی که من کار میکنم از هفت صبح شروع میشود و تا هفت عصر ادامه دارد. تعطیلات هم که سر جای خودش است. البته اگر برنامهی تولید باشد روز تعطیل را هم باید سرکار بیاییم ولی اصل کار از شنبه تا پنجشنبه است. خط تولید در دو شیفت دوازده ساعته کار میکند، یعنی در کل ۲۴ ساعت. من یک هفته شیفت روز و یک هفته شیفت شب هستم.
یک کار کاملا تخصصی
من اپراتور خط پنج هستم و در قسمت ماشینکاری قطعات بلبرینگ توپی برای خانواده پژو و پراید و… کار میکنم. این قسمت تقریبا روزانه ۱۰۰۰ برنامهی تولید دارد و طبق برنامه اگر توقفی نباشد این تعداد قطعه تولید میشود. توقف ممکن است به خاطر رفتن برق یا دیر جواب دادن آزمایشگاه و موارد مختلف باشد. ولی تقریبا این برنامه هر روز جلو میرود. روند کار به طور خلاصه به این شکل است که قطعهای به صورت خام میآید. بر روی قطعهی خام در چند مرحله و طبق نقشهی تعریفشده کار میشود. برای مثال این قطعه به قسمت ماشینکاری و قسمت خط سنگ میرود و بعد از مرحلهی کار با دستگاه براق و صیقلی شدن سطح آن، میرود برای شستشو و مونتاژ. وقتی این کارها انجام شد نفرات خط مونتاژ قطعه را با آیتمهای تعریف شده مچ میکنند. اندازهگیری لقی و نویز، گریس، ایبیاس و کارهای دیگر روی آن انجام میشود و یک محصول کامل توپی تولید میشود. در نهایت بعد از بستهبندی آن را به شرکتهای ایرانخودرو و ساپکو میفرستند.
دستگاه سیانسی و حساسیتهایش
یک وظیفهی دیگر من کار با دستگاه سیانسی است. این دستگاه تخصصی و پیشرفته حساب میشود و کار با آن نسبت به بقیهی کارها سختتر است. هر کسی این قسمت را بلد نیست و باید تخصصی آموزش ببیند. این دستگاه بر حسب میکرون اندازهگیری میکند و دقت اندازهگیریها باید زیر شش میکرون باشد تا مجوز تولید بدهند. کار ما بسیار حساس است و نمیتوان حتی برای دقایقی دستگاه را رها کرد. باید مواظب باشیم که به دستگاه آسیبی نرسد تا خط متوقف نشود. چون خط ما اگر توقف بخورد، انگار خط ایران خودرو توقف خورده است.
روز یا شب؟
به نظرم شیفت روز سختتر است. چون شیفت شب کار را تحویل میگیرد و نمونههای آن اوکی شده، دستگاه نرمال است و روی روال کار میکند و یک سری توقف شدنها کمتر از روز است. مگر این که اتفاق خاصی افتاده باشد، مثل قطعی برق یا این جور چیزها. به خاطر همین هم آمار تولید شب همیشه بیشتر از روز است. البته شب خستگی خودش را دارد. بالاخره وقتی همه خوابند، ما دوازده ساعت بیدار هستیم. خب این سخت است ولی من عادت کردم. دوازده سال است که در عظام هستم و اتوماتیکوار خودم زودتر از ساعت بیدار میشوم.
نوشتن مقاله و کارهای دیگر
به کارم صد در صد علاقه دارم، اگر بد بود هیچ وقت این جا نمیماندم. کارم تخصصی و فنی است و چیزی یاد میگیرم که به درد آیندهی من هم میخورد. انسان اگر چهار تا مطلب هم یاد بگیرد و پیشرفت کند بهتر از پسرفت است. با اضافه شدن تجربیات، از مهندسین چیزهای جدیدتر یاد میگیرم. یک سری مقاله در مورد ساخت بلبرینگ و اینطور برنامهها هم نوشته بودم و برای آن تشویقی گرفتم. برای رسیدن به جواب سوالاتم بعضی از آیتمها را از خود مهندسین میپرسم یا کتاب میخوانم یا در اینترنت جستوجو میکنم که به علمم اضافه شود. در کل به جای این که منتظر باشم صبح شب بشود و به خانه بروم، به دنبال یادگیری هستم. در همهی زمینهها.
آموزش به همکاران
از همکارانم راضی هستم، امیدوارم آنها هم راضی باشند. اگرخوبی کنیم خوبی میبینیم و اگر بدی کنیم بدی. ولی خداراشکر تا به الان همه چی خوب بوده. مدیران هم از من راضی هستند و از نظر کاری به من اعتماد کامل دارند. همیشه از جان و دل به همکاران میگویم بیایند و یاد بگیرند. الان یکی از پرسنل چند روز است پیش من آموزش میبیند، یک نفر دیگر تقریبا یک ماهه همه چیز را یاد گرفت. اگر علاقه داشته باشند با کمال میل یاد میدهم. مدیریت هم میگوید هر کسی را صلاح میدانی آموزش بده. بالاخره دستگاههای جدید در راه است و نیاز به یادگیری داریم. همین الان هم دستگاههای جدید اضافه شده و این روند هر روز رو به رشد است.
صحبت پایانی
امیدوارم هر روز بهتر از دیروز باشیم و رو به رشد، پرسنل بیشتر جذب شود یادگیریها بیشتر شود. من با جان و دل کار میکنم. موقع کار انگار روی ماشین خودم و خانوادهام کار میکنم. اگر بلبرینگ خراب شود و بد ماشین کاری شود و ایراد دار باشد به قولی آه و ناله پشت سرم است اگر خوب باشد من را دعا میکنند. من دوست دارم هم مدیران و مردم راضی باشند و هم خدای خودم. تا به حال کم کاری نکردهام و نمیکنم، نه اینجا بلکه در همهی کارهای.