https://www.radioezam.com/Dvux/

هم حراست، هم حفاظت

تاریخ انتشار: ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ | منبع: رادیو عظام
هم حراست، هم حفاظت

زاهد زارعی

شاغل در واحد حراست هلدینگ عظام

هر کدام از ما هر روز حداقل دو بار از کنار هر کیوسک نگهبانی رد می‌شویم، ولی کمتر پیش آمده که به جزئیات و سختی‌های کار نگهبان‌ها فکر کنیم. همین موضوع بهانه‌ای شد تا این بار در تحریریه‌ی رادیو عظام سراغ یکی از نگهبان‌های مجموعه‌ی عظام برویم. نگهبانی که به اطرافش هم بی‌تفاوت نیست و خارج از چارچوب وظیفه به کمک همکاران هم می‌آید. زاهد زارعی، 36 ساله، متولد سنقر و بزرگ شده‌ی کرمانشاه است. او از طریق معرفی یکی از نزدیکانش با مجموعه‌ی عظام آشنا و مشغول همکاری شده است. شاید خیلی از اهالی عظام او را دیده باشند که مشغول کمک کردن به دوستانی است که بر اثر بی‌احتیاطی ماشین‌شان در جوی آب گیر کرده است. با او درباره‌‌ی کارهای معمول نگهبانی در عظام و همین کارهای غیر معمول و دل‌سوزانه صحبت کرده‌ایم.

همه جا، همه کس

شغل ما حفاظت و حراست است. نگهبانی در حالت ساده و روتین، کنترل ورود و خروج طی روز و حفظ امنیت محوطه در طول شب وظیفه‌ی تعریف شده‌ی ما در هلدینگ عظام است. کنترل ورود و خروج پرسنل، کارگرها و پیمانکارها و از طرف دیگر منع تردد افراد متفرقه به مجموعه کاری است که ما در طی شیفت انجام می‌دهیم. غیر از آن ما به ترددهای غیرضروری و گشت‌زدن پیمانکاران و کارگران در محوطه‌ حساسیت داریم. محوطه‌ی باز و کوهستانی مجموعه باعث می‌شود که هر تردد غیر ضروری افراد را با خطرهایی مثل مواجه شدن با مار و عقرب یا حمله‌ی احتمالی سگ مواجه کند. برای جلوگیری از این اتفاقات محدودیت‌هایی را درباره‌ی نقاط قابل تردد در نظر گرفته‌ایم.

مواظبان به ناچاری

در نقاط حساس مثل شوروم یا دوهزار، پست نگهبانی معمولا دو نفره است. ورودی هم به دلیل حساسیت بالا و نزدیکی به اتوبان معمولا سه یا چهار نفر نگهبان دارد. اما در سایت‌ و برخی نقاط دیگر ممکن است مجبور باشیم برای هر اتاق نگهبانی یک نفر را بگذاریم که این امر کار را مشکل‌تر می‌کند. شیفت کاری ما 12 ساعته است و پس از آن 24 ساعت استراحت می‌کنیم و شیفت بعدی شبانه است. به واسطه‌ی شیفت متفاوت کاری و مسیرهای مختلف همکارها ما نمی‌توانیم از سرویس‌های عظام استفاده کنیم. به همین دلیل رفت‌و‌آمد با خودمان است و حق ایاب ذهاب را دریافت می‌کنیم.

دشواری؟ شب بیداری، خویشتن‌داری

کار ما کار یدی و فیزیکی نیست. سختی کار ما قبول مسئولیت در قبال همه خطرات و اتفاقات احتمالی است که ممکن است در عظام پیش بیاید. اما از نظر من سخت‌ترین چالش کارمان شب بیداری است. برای امتحان سختی چیزی که از آن حرف می‌زنم هرکس می‌تواند یک ماه یک شب را بخوابد و شب بعد تا صبح بیدار باشد. همین نبود روال مشخص در ساعت خواب و بیداری باعث کم‌خوابی و بی‌خوابی می‌شود و به مرور زمان روی بدن اثر نامطلوب می‌گذارد. چالش دیگر روبه‌رو شدن با ارباب رجوع است که گاهی درخواست غیرمنطقی دارد و ممکن است در مواردی برای رسیدن به هدفش به زور و خشونت فیزیکی هم متوسل شود. با این‌حال من و همکارانم به واسطه‌ی وظیفه این افراد را با صبر و منطق به آرامش دعوت کرده و از درگیری اجتناب می‌کنیم.

هم حراست، هم حفاظت

مسئولیت اجتماعی، فارغ از وظیفه

تابستان سال گذشته درخت‌های بالا که مسئولیت‌شان با شهرداری است در اثر گرمای هوا آتش گرفت. ما که در عظام بودیم قبل از آتش‌نشانی خودمان را به محل حریق رساندیم و شروع به خاموش کردن آتش کردیم. بعد که ماشین‌های آتش‌نشانی رسیدند هم با آن‌ها همکاری کردیم و شکر خدا بعد از چند ساعت آتش خاموش شد. این اتفاق معمولا هر سال تابستان به دلیل گرما یا بی‌احتیاطی مردم پیش می‌آید و ما هم همیشه گوش به زنگ کمک و اطلاع‌رسانی هستیم.

در سرما و گرما

در کل هم از بابت گرمازدگی، هم احتمال آتش‌سوزی و هم خطر حیوانات مختلف سختی کار در تابستان بیشتر است، اما زمستان هم دشواری‌های مخصوص خودش را دارد. مثلا زمستان سال 96 که برف زیادی باریده بود ما برای 27 ساعت نتوانستیم عظام را ترک کنیم چون ماشین‌ها را نمی‌شد از سایت خارج کرد. به همین دلیل مجبور شدیم دو شیفت پشت سر هم سر کار بمانیم. ‌

در راه‌ماندگان

گاهی پیش می‌آید که افرادی با مسیر و محوطه‌ی هلدینگ عظام آشنا نیستند، مخصوصا تازه‌واردها، و این وقتی با کمی بی‌احتیاطی همراه بشود خطراتی ایجاد می‌کند. خارج شدن از مسیر، گم‌کردن راه و افتادن چرخ ماشین در جوی آب از اتفاقاتی است که گاهی برای همکاران عظام پیش می‌آید و ما به عنوان کسانی که در مسیر تردد همکاران هستیم معمولا هر کاری که از دستمان بربیاید برای حل چنین مشکلاتی می‌کنیم. از نظر من این کارها وظیفه‌ی دوستی، همکاری و حتی انسانی ما است.