https://www.radioezam.com/6ygv/
زمستانها کار ما بیشتر از تابستانهاست
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ | منبع: رادیو عظام
اصغر رحمانی
کارگر فضای سبز هلدینگ عظام
اصغر رحمانی از کارگران کمحرف و ساکت افغانستانی است که در فضای سبز هلدینگ عظام مشغول به کار است. خیلی از کارمندان هلدینگ عظام روزهای زیادی او را با لباس سبز در حال آبیاری گلهای اتاقها یا محوطه دیدهاند. رسیدن بهار و سبز شدن درختان بهانهی خوبی بود تا سراغ او برویم و دربارهی کار و زندگی با هم گفتوگو کنیم.
معرفی و ورود به عظام
اصغر رحمانی هستم، بیست و یک سال سن دارم، تبعهی افغانستانم و از طایفهی پشتو. دو سال است که به ایران آمدهام. خانوادهام در افغانستان زندگی میکنند و هدف من هم از آمدن به ایران کار کردن و کمک به خانواده بود. هر ماه بخش کمی از درآمدم را برای خودم نگه میدارم و بقیه را به افغانستان میفرستم و کمکخرج خانواده میشوم. قبلا در شهریار و در فضای سبز کار میکردم. یک گلخانهی شخصی بود که رزبری پرورش میداد. یکی از دوستانم در عظام کار میکرد و نه ماه پیش توسط او به اینجا آمدم. حقوق و مزایای عظام خوب بود. اتاقی هم برای زندگی به من دادند. به خاطر همین امکانات خوبش ماندگار شدم.
یک روز کاری در هلدینگ عظام
کار عظام با گلخانهی قبلی خیلی فرق دارد. مثلا در عظام ما برای عید جاهایی که خالی است را گلهای فصلی کاشتیم و پرکردیم. درختان را هرس کردیم و کود حیوانی به آنها دادیم و خلاصه فضا را بهتر و پاکتر از قبل کردیم. برخلاف چیزی که بقیه فکر میکنند کار ما در زمستان خیلی بیشتر از تابستان است. به طور معمول من از ساعت هفت صبح تا چهار بعداز ظهر کار میکنم. گاهی برای خرید وسایل و مایحتاج زندگی بعد از ساعت چهار بیرون میروم و خرید میکنم. در طول روز بیشتر وقتم را در گلخانه هستم و کارهایی که مهندس بگوید را انجام میدهم. صبح اول از ساختمان شوروم شروع میکنم و گلها را آب میدهم. بعضی روزها هم به گل و گیاههایی که در اتاقها هست رسیدگی میکنم. هر سه ساختمان پاسیو دارد و باید به گل و گیاهان آن جا هم سرکشی کنم.
همهی وظایف من
گاهی وقتها گلها را قلمه میزنم و خاک آن را عوض میکنم. درواقع بیشتر پتوسها را قلمه میزنم و مشغول رسیدگی به فرزیا هستم. البته گلهای محوطه بیرون را هم قلمه میزنم و از گلهای نرگس و بن سای هم باید نگهداری کنم. گاهی باید جابهجایی انجام دهیم و هوای گل را تنظیم کنیم که نه زیاد سرد باشد و نه زیاد گرم. سمپاشی و کوددهی هم جزو وظایفم است. زمان کود دادن را باید خودمان متوجه شویم. وقتی میبینم گل پژمرده میشود و رشد نمیکند با مهندسها هماهنگ میکنم و میپرسم چه کودی باید به آنها بدهم. همان کود را ۱۵ روز یا یک ماه یک بار به آن میدهیم. در صورتی که گیاه کرم یا شپشک داشته باشد بعد از صحبت و راهنمایی گرفتن از مهندس کار سمپاشی را انجام میدهم. ایشان میگوید از چه سمی باید استفاده کنیم و ما هم سمپاشی میکنیم تا حال گل خوب شود. تنظیم نور گلها هم از وظایف دیگر من است. نور گلها شبها از طریق چراغ تامین میشود و روز هم که تمام گلخانه پلاستیک است و نور تهیه میشود. بعضی وقتها هم رنگهای سفید به تنه درختان میزنیم برای این که کرم نزند و ترک نخورد. گاهی هم برای آب دادن به گلها به اتاقها میرویم و بعضیها میگویند کود گلمان را عوض کن یا برایشان گلدان بیاور. بعضیها هم میگویند برایمان گل بیاور. من گلهایشان را میبرم و خاکشان را عوض میکنم، خیلی راضی هستند.
صمیمیت در محیط کار
رابطهام با همکارانم خیلی خوب است، چه ایرانی و چه افغانستانی همه خوب و صمیمی هستند. محیط کار هم بسیار خوب است و از مهندسان راضی هستیم. به کاری که انجام میدهم خیلی علاقه دارم. اگر هم گاهی آسیبی در کار باشد حتما مهندسها به ما مرخصی میدهند تا برویم دکتر و دارو بگیریم. مثلا اگر مارگزیدگی باشد یا گلدان روی پایمان بیفتد یا دست زخم بشود که البته خیلی کم پیش میآید به ما مرخصی میدهند تا زودتر به حال خود رسیدگی کنیم. در مجموع شرایط کاری ما در عظام خوب است.
کارگر فضای سبز هلدینگ عظام
اصغر رحمانی از کارگران کمحرف و ساکت افغانستانی است که در فضای سبز هلدینگ عظام مشغول به کار است. خیلی از کارمندان هلدینگ عظام روزهای زیادی او را با لباس سبز در حال آبیاری گلهای اتاقها یا محوطه دیدهاند. رسیدن بهار و سبز شدن درختان بهانهی خوبی بود تا سراغ او برویم و دربارهی کار و زندگی با هم گفتوگو کنیم.
معرفی و ورود به عظام
اصغر رحمانی هستم، بیست و یک سال سن دارم، تبعهی افغانستانم و از طایفهی پشتو. دو سال است که به ایران آمدهام. خانوادهام در افغانستان زندگی میکنند و هدف من هم از آمدن به ایران کار کردن و کمک به خانواده بود. هر ماه بخش کمی از درآمدم را برای خودم نگه میدارم و بقیه را به افغانستان میفرستم و کمکخرج خانواده میشوم. قبلا در شهریار و در فضای سبز کار میکردم. یک گلخانهی شخصی بود که رزبری پرورش میداد. یکی از دوستانم در عظام کار میکرد و نه ماه پیش توسط او به اینجا آمدم. حقوق و مزایای عظام خوب بود. اتاقی هم برای زندگی به من دادند. به خاطر همین امکانات خوبش ماندگار شدم.
یک روز کاری در هلدینگ عظام
کار عظام با گلخانهی قبلی خیلی فرق دارد. مثلا در عظام ما برای عید جاهایی که خالی است را گلهای فصلی کاشتیم و پرکردیم. درختان را هرس کردیم و کود حیوانی به آنها دادیم و خلاصه فضا را بهتر و پاکتر از قبل کردیم. برخلاف چیزی که بقیه فکر میکنند کار ما در زمستان خیلی بیشتر از تابستان است. به طور معمول من از ساعت هفت صبح تا چهار بعداز ظهر کار میکنم. گاهی برای خرید وسایل و مایحتاج زندگی بعد از ساعت چهار بیرون میروم و خرید میکنم. در طول روز بیشتر وقتم را در گلخانه هستم و کارهایی که مهندس بگوید را انجام میدهم. صبح اول از ساختمان شوروم شروع میکنم و گلها را آب میدهم. بعضی روزها هم به گل و گیاههایی که در اتاقها هست رسیدگی میکنم. هر سه ساختمان پاسیو دارد و باید به گل و گیاهان آن جا هم سرکشی کنم.
همهی وظایف من
گاهی وقتها گلها را قلمه میزنم و خاک آن را عوض میکنم. درواقع بیشتر پتوسها را قلمه میزنم و مشغول رسیدگی به فرزیا هستم. البته گلهای محوطه بیرون را هم قلمه میزنم و از گلهای نرگس و بن سای هم باید نگهداری کنم. گاهی باید جابهجایی انجام دهیم و هوای گل را تنظیم کنیم که نه زیاد سرد باشد و نه زیاد گرم. سمپاشی و کوددهی هم جزو وظایفم است. زمان کود دادن را باید خودمان متوجه شویم. وقتی میبینم گل پژمرده میشود و رشد نمیکند با مهندسها هماهنگ میکنم و میپرسم چه کودی باید به آنها بدهم. همان کود را ۱۵ روز یا یک ماه یک بار به آن میدهیم. در صورتی که گیاه کرم یا شپشک داشته باشد بعد از صحبت و راهنمایی گرفتن از مهندس کار سمپاشی را انجام میدهم. ایشان میگوید از چه سمی باید استفاده کنیم و ما هم سمپاشی میکنیم تا حال گل خوب شود. تنظیم نور گلها هم از وظایف دیگر من است. نور گلها شبها از طریق چراغ تامین میشود و روز هم که تمام گلخانه پلاستیک است و نور تهیه میشود. بعضی وقتها هم رنگهای سفید به تنه درختان میزنیم برای این که کرم نزند و ترک نخورد. گاهی هم برای آب دادن به گلها به اتاقها میرویم و بعضیها میگویند کود گلمان را عوض کن یا برایشان گلدان بیاور. بعضیها هم میگویند برایمان گل بیاور. من گلهایشان را میبرم و خاکشان را عوض میکنم، خیلی راضی هستند.
صمیمیت در محیط کار
رابطهام با همکارانم خیلی خوب است، چه ایرانی و چه افغانستانی همه خوب و صمیمی هستند. محیط کار هم بسیار خوب است و از مهندسان راضی هستیم. به کاری که انجام میدهم خیلی علاقه دارم. اگر هم گاهی آسیبی در کار باشد حتما مهندسها به ما مرخصی میدهند تا برویم دکتر و دارو بگیریم. مثلا اگر مارگزیدگی باشد یا گلدان روی پایمان بیفتد یا دست زخم بشود که البته خیلی کم پیش میآید به ما مرخصی میدهند تا زودتر به حال خود رسیدگی کنیم. در مجموع شرایط کاری ما در عظام خوب است.