https://www.radioezam.com/tYIb/

داستان شمسه و هدایای عباس ایروانی

تاریخ انتشار: ۰۸ بهمن ۱۴۰۱ | منبع: رادیو عظام
داستان شمسه و هدایای عباس ایروانی
علیرضا ایروانی
مدیرعامل گالری شمسه

محصولات گالری شمسه بسیار معروف‌اند. خیلی‌ها حتی اگر اسم شمسه را نشنیده باشند ولی محصولاتش را زیاد دیده‌اند و می‌شناسند. علیرضا ایروانی مدیرعامل این کسب‌وکار موفق است؛ متولد سال ۱۳۶۵ و درس‌خوانده در رشته‌ی اقتصاد. او پس از فارغ التحصیلی بیشتر در حوزه‌ی بازار‌های مالی فعالیت داشت و به پیشنهاد عمویش عباس ایروانی در مجموعه‌ی عظام مشغول به کار شد. بعد از دو سال وقفه و گذراندن دوره‌ی سربازی به این مرحله از زندگی‌اش فکر کرده است؛ نقطه عطفی در زندگی و کار. با او دربار‌ی داستان شمسه صحبت کرده‌ایم.

آقای ایروانی لطفاً در مورد شمسه برایمان توضیح دهید؟

اواخر سال نود و پنج درست بعد از پایان دوره خدمت سربازی، در یک جلسه ای در شهر قم با یکی از دوستانم با یک انگشتری مواجه شدم که به لحاظ طراحی متفاوت از همه انگشترهایی بود که تابحال دیده بودم. خیلی این محصول به چشمم جذاب امد. از دوستم روش  و کم و کیف تولیدش را سوال کردم. توضیح داد که اینجا مهد انگشتر سازیست و مدل های مختلفی را میتوانیم تولید کنیم. به امانت گرفتم و بردم تهران نشون حاج عباس آقا دادم. من که از سلیقه ی ایشون خبر داشتم و میدانستم تعداد زیادی انگشتر دارند و هدیه میدهند و حتی به خودم یکبار یک انگشتر عقیقی مرهمت کرده بودند حدس زدم که این مدل انگشتر به چشمشان شیرین بیاید و همینم شد. طبق عادتی که دارند یک سفارش سنگینی از این انگشتر دادند و گفتند مدل های دیگری هم اگر میتوانی تولید کن و بیار من ببینم. عملا تو اون دو ماه اخر سال یک تعدادی انگشتر برای دست گرمی تولید کردیم و به این نتیجه رسیدم که میشود به این بیزنس به طور جدی نگاه کرد، لذا از سال نود و شش تصمیم گرفتم کار را در یک چارچوب حقوقی انجام بدم و شد شرکت «شمسه مهر سلطان» و گالری " شمسه ". امروز گالری شمسه عملاً دو فروشگاه در تهران دارد اولی در گالریا، دومی در اپال و سومین فروشگاه هم در جزیره کیش در  شرف تأسیس است.

چرا نام شمسه را انتخاب کردید؟

یک روز یک اتاق فکری با چنتا از دوستان تشکیل دادیم که اسمی برای شرکت انتخاب کنیم. دنبال اسمی بودیم که به لحاظ قانونی سه سیلابی باشد، کانسپت هنری داشته باشد و خوش آوا هم باشد. با این ویژگی ها یکی از دوستان پیشنهاد شمس را داد. به عنوان اختصار شمسه مهر‌ سطان . خوب هم مفهوم هنری داشت و هم اشاره به اسم امام رضا علیه السلام. خیلی از پیشنهادش استقبال کردم و نام شرکت شد شمسه مهر سلطان. اسم گالری یعنی شمسه هم به عبارتی مخفف همین نام است.

داستان شمسه و هدایای عباس ایروانی

از کارگاه‌ها و کار‌هایی که برای ساخت محصولات شکل می‌گیرد بگویید؟ چند نفر در تولیدات شمسه کار می‌کنند؟

قم مهد انگشتر‌سازی است. کارگاهی راه‌اندازی کردیم که عملاً بیش از 50 درصد نیاز ما را در تولید جواب می‌دهد. نیرو و کارشناس هم برای انتخاب سنگ‌ها استخدام کردیم. سنگ‌ها تهیه و برای برش و تراش ‌می‌روند و بعد از آن حک و بعد سوار رکاب‌ میشوند. در این مرحله به محصول نهایی یک انگشتر یا گردنبند می‌رسیم.
ما صد در صد خودکفا نشدیم، چون سیاست‌مان این نبوده. بعضی خرده‌کاری‌ها به صرفه نیست و بیرون از کارگاه خودمان انجام می‌شود. مثلاً داخل رکاب لوگوی عظام را با لیزر حک می‌کنیم. برای این کار دستگاه نخریدیم و این کار جای دیگری انجام می‌شود. عملیات حکاکی سنگ هم خارج از کارگاه است و بیشتر کار ما عملا تراش سنگ و رکاب سازیست. در کارگاه حدود ده نفر مشغول به کار هستند. در بحث حکاکی با حکاک‌های مختلف کار می‌کنیم که حدود ده نفر هستند. در بحث تراش سنگ جدیدا چند نفر نیروی خانم استخدام کردیم. برای بسته‌بندی و جعبه محصولات با کارگاهی قرارداد بستیم که تمام پرسنلش از مدیریت تا کارگرانش خانم هستند. حجم تولیدات ما بالاست و اگر بخواهیم افراد تولید را به صورت مستقیم و غیرمستقیم بشماریم شاید بیش از پنجاه نفر مشغول کار هستند. از طرفی باید فروش را در هم نظر بگیریم. در شعبات مختلف نیروهای فروش داریم و از این بابت خدا را شکر می‌کنم که به نوبه ی خودم یک کارآفرین شده ام. خیلی خوشحالم و شاید بیشترین رضایت من از این داستان همین موضوع باشد.

از چه سنگ‌هایی برای کار‌هایتان استفاده می‌کنید؟ غیر از انگشتر چه محصولاتی دارید؟

بعد از این که کارمان جدی شد تصمیم گرفتیم تولید را متنوع کنیم. تنوع در احجار، اذکار و مدل رکابها. غیر از انگشتر، گردنبند و گوشواره و بعدتر دکمه سردست با استفاده از سنگ عقیق هم تولید ‌کردیم. مد نظر داشتیم و داریم که آن‌قدر به محصولات تنوع دهیم تا پاسخگوی همه‌ی مخاطبین و مشتریان باشیم. دوست ندارم به این شناخته شویم که شمسه فقط انگشتر مخصوص یک قشر خاص تولید می‌کند. امروز خریدار انگشتر ما  فقط کسانی نیستند که به نیت ثواب دست میکنند بلکه عده ای فارغ از موضوع معنوی  به خاطر زیبایی محصول و به عنوان یک اکسسوری میخرند که استایل خود را تکمیل کند.

حکاکی روی سنگها چگونه انجام می شود؟

به طور کلی حکاکی یا به صورتی دستی انجام می شود یا توسط دستگاه لیزر یا cnc. حک دست از قدیم مرسوم بوده و هست ولی سرعت انجامش پایین است، لذا ما مجبوریم که از حک دستگاهی هم استفاده کنیم. برای این کار هم مثل سایر گالری ها یک کلمه ای را به عنوان امضای حک باید انتخاب میکردیم که روی سنگ یه گوشه ای حک کنیم. خوب از انجا که عملا ما بیشتر سفارشاتمان از شرکت عظام است و خود من هم عظامی ام و ارق و علاقه ویژه به عظام دارم، ضمنا لفظ عظام یک لفظ قرآنیست تصمیم گرفتیم از کلمه ی عظام به عنوان امضای حکاکیمون استفاده کنیم و لذا تمام انگشترهایی که حاج آقا هدیه میدهند منقش به نام عظام است. حکاکی به هر روشی که انجام شود غیر از اصول حکاکی به لحاظ اصول خوش نویسی هم باید مورد تایید باشد. من هر سنگی که حکاکی میشود را به مثابه ی یک تابلوی خطاطی نگاه میکنم. معتقدم هر ذکری که روی انگشتر اجرا می‌شود باید به زیباترین شکل ممکن روی دست مردم بنشیند.

داستان شمسه و هدایای عباس ایروانی

کسی می‌داند انگشتر‌های اهدایی عظام مربوط به گالری شمسه است؟

وقتی حاج آقا از دست خودشان این انگشتر‌ها را هدیه می‌دهند مثلا به کارگرها در کارخانه ها، عملاً کارگر‌ها ردیابی نمی‌کنند که انگشتر از کجا آمده، فقط اسم عظام را می‌بینند که روی محصول خورده است. ولی کسانی که از دفتر ایشان پک انگشتر هدیه میگیرند از بسته‌بندی آن متوجه میشوند.

چطور شمسه بین برند‌های دیگر دیده شده؟

اول از همه لطف خدا و امام رضا و بعد از آن حمایت حاج آقا و حجمی که خریداری می‌کنند و می‌بخشند باعث می‌شود تولیدات شمسه بیشتر شود. اهدای انگشتر از دست، رسم و سنت قدیمی و دیرینه است و حاج آقا به آن علاقه دارد. ‌ایشان در کنار نگهداشت این سنت از کارگاه و تولید حمایت کرده. همین‌طور هدیه دادن به مقامات به بیشتر دیده شدن کمک می‌کند. من شخصاً خیلی از محصولات شمسه را دست مقامات دیده‌ام. خود این مسئله باعث رونق می‌شود. امروز هم که مشغول فروش هستیم به اذعان مدیران گالریا، فروشگاه شمسه یکی از بهترین‌ها از نظر تجارت است و مشتری خوبی برای گالریاست.

در آخر اگر صحبت خاصی دارید، بفرمایید.

خوشحالم از این که تأثیر کوچکی در این داستان داشتم. خوشحالم و لذت می‌برم به عنوان یکی از خاندان ایروانی مسبب این کارآفرینی گسترده بودم و از خدا می‌خواهم توفیق دهد و کمک کند تا کارمان که در این سال‌ها سیر صعودی داشته، از این به بعد هم رو به رشد باشد. چه در بحث تولید، چه کارگاه و فروش. امروز به قدری در امر تولید قوی شده ایم که حتی آمادگی این را داریم که از خارج کشور نمایندگی بگیریم و کار‌هایمان را به خارج از ایران صادر کنیم. شاید غایت آمال من باشد که ببینم به مرحله‌ی صادرات رسیده‌ایم.