https://www.radioezam.com/R0qQ/
در عظام باید کار کنید
تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۴۰۱ | منبع: رادیو عظام

سجاد آذریو
آشپز هلدینگ عظام
اگرچه که شغل سجاد آذریو در عظام بسیار مهم است اما ارتباطی با تولید قطعات خودرو ندارد. او یکی از آشپزهای هلدینگ است و سالها در این مجموعه کار کرده. او در سال 1372 از شمال ایران به تهران آمده و حدود هفده سال است که در عظام کار میکند. با آقای آذریو دربارهی عظام و یک روز کاری خود صحبت کردیم.
لطفاً خودتان را معرفی کنید؟
سجاد آذریو هستم، سی و هفت ساله و متاهل. یک دختر هفت ساله دارم و اهل شمال ایران، شهر تالش هستم.
در هلدینگ عظام چه کاری انجام میدهید؟
در گروه قطعات خودرو عظام، آشپز هستم.
چند سال است در عظام کار میکنید؟
هفده سال است که در عظام مشغول به کار هستم و بهجز خوبی هیچ چیزی در عظام ندیدم.
یک روز کاری خودتان را برایمان شرح دهید؟
از صبح ساعت پنج وظیفهی پختن غذا را دارم. هر روز 1200 غذا باید تحویل دهیم. ساعت ده صبح باید غذا آماده باشد. چون غذای بعضی شرکتها و کارخانهها را باید زودتر بفرستیم. جاهای مختلفی مثل شورآباد، شمسآباد، ساختمان آرژانتین و قبادیان و… که زیر پوشش ما هستند.
به کار آشپزی علاقه دارید؟
به کارم علاقه دارم. از لطف آقای ایروانی در این چند سال تشکر میکنم که برای من نقطهی امیدی باز کردند تا در این جا کار یاد بگیرم.
کمی از سختیهای کارتان بگویید؟
در عظام باید کار کنی. اگر کار نکنی پروندهات پیچیده است (با خنده). باید با تمام سختیها کار کنی. روزهایی بود که در ایام تعطیل تعداد زیادی غذا درست میکردیم، مثلاً روزی پنج هزار غذا به مناطق محروم میبردیم و بین افراد پخش میکردیم. الان هم هر روز مشغول به کار هستم و چیزی به عنوان تعطیلی در کارم در عظام وجود ندارد. چند سال پیش در یکی از ساختمانهای عظام که کار میکردم حتی با پای گچ گرفته هم هر روز سرکار میآمدم. در تمام جشنهای هلدینگ هم داخل در آشپزخانه مشغول به کار بودم. این جزء کار ما است. اما اینجا فقط خوبی دیدم. چیزی که خوب دیدم نمیتوانم بگویم بد دیدم. در عظام سه رقم کار وجود دارد: کار و کار و کار (با خنده)
از اول در آشپزخانه کار میکردید؟
اول نیروی خدماتی بودم. از سال 1384 حاج عباس مرا به آشپزخانه آورد و از آن زمان در آشپزخانه مشغول به کار هستم. اگر مراسم و برنامه خاصی مثل هیئت و نذری هم داشته باشند کار آشپزی را انجام میدهم.
قبل از هلدینگ عظام جای دیگری کار میکردید؟
قبل از عظام از سال 1379 چند سال در یک رستوران مشغول به کار بودم. از زمان پایان خدمت سربازی هم در خدمت حاج آقا مصطفی هستم.
عظام چه تفاوتی با جای قبلی داشت که در آن ماندگار شدید؟
عظام واقعاً یک دنیاست. خدا را شکر میکنم که در عظام صاحب همه چیز شدم. از این بابت ممنون خانوادهی ایروانی هستم. واقعاً در این سالها به من لطف داشتند. این را از ته قلبم میگویم. حاج آقا مصطفی برای من پدری کردند و خیلی زحمت کشیدند، برای من خانهای تهیه کردند و چند سال است با خانواده در آن زندگی میکنیم، نگاه ویژهای به من داشتند.
چگونه با عظام آشنا شدید؟
از طریق یکی از دوستان به عظام معرفی و در این جا مشغول به کار شدم.
از وقتی که به عظام آمدید تا به حال این مجموعه چه تغییراتی داشته؟
تا به حال تغییرات زیادی در عظام اتفاق افتاده، به طوری که کسی نمیتواند با عظام رقابت کند. البته عظام از اول بزرگ و قدرتمند بود. افتخار میکنم که در چنین مجموعهای کار میکنم.
رابطهی شما با همکارانتان چطور است؟
سعی میکنم همیشه رابطهی من با همه خوب باشد. محیط کاری ما طوری است که باید در آن شوخی و خنده باشد. چون کار سنگین است و محیط خشک کاری همه را اذیت میکند.
این حس همدلی در عظام چگونه به وجود آمده؟
وقتی پدر خانواده جنبوجوش و فعالیت داشته باشد، ناخودآگاه زیرمجموعه هم مجبورند حرکت کنند. وقتی حاج عباس و حاج مصطفی ایروانی فعالیت زیادی دارند، مدیر و زیرمجموعه هم فعالیت بالایی دارند و با همدلی کار را پیش میبرند.
و در آخر اگر صحبتی هست، بفرمایید.
از خانوادهی ایروانی به شخصه خیلی تشکر میکنم. اگر تعدادی از این افراد سرکار باشند ایرانمان گلستان میشود.
آشپز هلدینگ عظام
اگرچه که شغل سجاد آذریو در عظام بسیار مهم است اما ارتباطی با تولید قطعات خودرو ندارد. او یکی از آشپزهای هلدینگ است و سالها در این مجموعه کار کرده. او در سال 1372 از شمال ایران به تهران آمده و حدود هفده سال است که در عظام کار میکند. با آقای آذریو دربارهی عظام و یک روز کاری خود صحبت کردیم.
لطفاً خودتان را معرفی کنید؟
سجاد آذریو هستم، سی و هفت ساله و متاهل. یک دختر هفت ساله دارم و اهل شمال ایران، شهر تالش هستم.
در هلدینگ عظام چه کاری انجام میدهید؟
در گروه قطعات خودرو عظام، آشپز هستم.
چند سال است در عظام کار میکنید؟
هفده سال است که در عظام مشغول به کار هستم و بهجز خوبی هیچ چیزی در عظام ندیدم.
یک روز کاری خودتان را برایمان شرح دهید؟
از صبح ساعت پنج وظیفهی پختن غذا را دارم. هر روز 1200 غذا باید تحویل دهیم. ساعت ده صبح باید غذا آماده باشد. چون غذای بعضی شرکتها و کارخانهها را باید زودتر بفرستیم. جاهای مختلفی مثل شورآباد، شمسآباد، ساختمان آرژانتین و قبادیان و… که زیر پوشش ما هستند.
به کار آشپزی علاقه دارید؟
به کارم علاقه دارم. از لطف آقای ایروانی در این چند سال تشکر میکنم که برای من نقطهی امیدی باز کردند تا در این جا کار یاد بگیرم.
کمی از سختیهای کارتان بگویید؟
در عظام باید کار کنی. اگر کار نکنی پروندهات پیچیده است (با خنده). باید با تمام سختیها کار کنی. روزهایی بود که در ایام تعطیل تعداد زیادی غذا درست میکردیم، مثلاً روزی پنج هزار غذا به مناطق محروم میبردیم و بین افراد پخش میکردیم. الان هم هر روز مشغول به کار هستم و چیزی به عنوان تعطیلی در کارم در عظام وجود ندارد. چند سال پیش در یکی از ساختمانهای عظام که کار میکردم حتی با پای گچ گرفته هم هر روز سرکار میآمدم. در تمام جشنهای هلدینگ هم داخل در آشپزخانه مشغول به کار بودم. این جزء کار ما است. اما اینجا فقط خوبی دیدم. چیزی که خوب دیدم نمیتوانم بگویم بد دیدم. در عظام سه رقم کار وجود دارد: کار و کار و کار (با خنده)
از اول در آشپزخانه کار میکردید؟
اول نیروی خدماتی بودم. از سال 1384 حاج عباس مرا به آشپزخانه آورد و از آن زمان در آشپزخانه مشغول به کار هستم. اگر مراسم و برنامه خاصی مثل هیئت و نذری هم داشته باشند کار آشپزی را انجام میدهم.
قبل از هلدینگ عظام جای دیگری کار میکردید؟
قبل از عظام از سال 1379 چند سال در یک رستوران مشغول به کار بودم. از زمان پایان خدمت سربازی هم در خدمت حاج آقا مصطفی هستم.
عظام چه تفاوتی با جای قبلی داشت که در آن ماندگار شدید؟
عظام واقعاً یک دنیاست. خدا را شکر میکنم که در عظام صاحب همه چیز شدم. از این بابت ممنون خانوادهی ایروانی هستم. واقعاً در این سالها به من لطف داشتند. این را از ته قلبم میگویم. حاج آقا مصطفی برای من پدری کردند و خیلی زحمت کشیدند، برای من خانهای تهیه کردند و چند سال است با خانواده در آن زندگی میکنیم، نگاه ویژهای به من داشتند.
چگونه با عظام آشنا شدید؟
از طریق یکی از دوستان به عظام معرفی و در این جا مشغول به کار شدم.
از وقتی که به عظام آمدید تا به حال این مجموعه چه تغییراتی داشته؟
تا به حال تغییرات زیادی در عظام اتفاق افتاده، به طوری که کسی نمیتواند با عظام رقابت کند. البته عظام از اول بزرگ و قدرتمند بود. افتخار میکنم که در چنین مجموعهای کار میکنم.
رابطهی شما با همکارانتان چطور است؟
سعی میکنم همیشه رابطهی من با همه خوب باشد. محیط کاری ما طوری است که باید در آن شوخی و خنده باشد. چون کار سنگین است و محیط خشک کاری همه را اذیت میکند.
این حس همدلی در عظام چگونه به وجود آمده؟
وقتی پدر خانواده جنبوجوش و فعالیت داشته باشد، ناخودآگاه زیرمجموعه هم مجبورند حرکت کنند. وقتی حاج عباس و حاج مصطفی ایروانی فعالیت زیادی دارند، مدیر و زیرمجموعه هم فعالیت بالایی دارند و با همدلی کار را پیش میبرند.
و در آخر اگر صحبتی هست، بفرمایید.
از خانوادهی ایروانی به شخصه خیلی تشکر میکنم. اگر تعدادی از این افراد سرکار باشند ایرانمان گلستان میشود.