https://www.radioezam.com/ysuQ/
بهرهبرداری درست از تجربهها
تاریخ انتشار: ۰۱ مهر ۱۴۰۴ | منبع: رادیو عظام

فرزان عزیزجنتی
مدیر PMO
سال ۱۳۸۹ زمانی که در مقطع کارشناسی ارشد مشغول تحصیل بودم، به صورت آزمایشی از فضای آکادمیک و تدریس وارد حوزه فعالیتهای عمرانی شدم. در آن زمان یک تیم مهندسی ۹ نفره تحت نظارت مدیری بسیار باتجربه فعالیت میکرد؛ تیمی که هیچیک از اعضای آن نقش یا سمت مشخصی نداشتند و در فضایی صمیمی و پویا کار میکردند.
به درخواست مدیر گروه، علاوه بر برنامه زمانبندی، فهرست فعالیتهای پیشِ رو نیز تهیه میشد. در جلسات منظم روزانه، گزارش عملکرد فعالیتها ارائه و پس از جمعبندی، فهرست فعالیتهای آتی بر اساس نتایج بهروز میگردید. البته گاهی اوقات این جلسات تا دو یا سه ساعت به طول میانجامید.
سالها بعد، هنگامی که با رویکردهای مدیریت پروژه اجایل و هیبرید آشنا شدم، دریافتم که آن مدیر گروه، بیآنکه اطلاعی از این رویکردها داشته باشد، تنها با تکیه بر تجربه شخصی خود، عملا سیستمی هیبریدی را در پروژه و گروه پیاده کرده بود. این موضوع برایم بسیار شگفتانگیز بود و همواره از خود میپرسم چگونه ممکن است فردی صرفا بر اساس تجربه شخصی، سیستمی را اجرا کند که شباهتهای بسیاری با پیشرفتهترین رویکردهای مدیریت پروژه در جهان داشته باشد.
از همین رو، تجربه شخصی و قضاوت مهندسی برای من همواره مرجعی قابل اتکا و ارزشمند به شمار میآیند.
روحشان شاد مهندس منتظری، بسیار از ایشان آموختم.
سال ۱۳۸۹ زمانی که در مقطع کارشناسی ارشد مشغول تحصیل بودم، به صورت آزمایشی از فضای آکادمیک و تدریس وارد حوزه فعالیتهای عمرانی شدم. در آن زمان یک تیم مهندسی ۹ نفره تحت نظارت مدیری بسیار باتجربه فعالیت میکرد؛ تیمی که هیچیک از اعضای آن نقش یا سمت مشخصی نداشتند و در فضایی صمیمی و پویا کار میکردند.
به درخواست مدیر گروه، علاوه بر برنامه زمانبندی، فهرست فعالیتهای پیشِ رو نیز تهیه میشد. در جلسات منظم روزانه، گزارش عملکرد فعالیتها ارائه و پس از جمعبندی، فهرست فعالیتهای آتی بر اساس نتایج بهروز میگردید. البته گاهی اوقات این جلسات تا دو یا سه ساعت به طول میانجامید.
سالها بعد، هنگامی که با رویکردهای مدیریت پروژه اجایل و هیبرید آشنا شدم، دریافتم که آن مدیر گروه، بیآنکه اطلاعی از این رویکردها داشته باشد، تنها با تکیه بر تجربه شخصی خود، عملا سیستمی هیبریدی را در پروژه و گروه پیاده کرده بود. این موضوع برایم بسیار شگفتانگیز بود و همواره از خود میپرسم چگونه ممکن است فردی صرفا بر اساس تجربه شخصی، سیستمی را اجرا کند که شباهتهای بسیاری با پیشرفتهترین رویکردهای مدیریت پروژه در جهان داشته باشد.
از همین رو، تجربه شخصی و قضاوت مهندسی برای من همواره مرجعی قابل اتکا و ارزشمند به شمار میآیند.
روحشان شاد مهندس منتظری، بسیار از ایشان آموختم.