https://www.radioezam.com/S8Ts/

معرفی همایون صنعتی‌زاده و کتاب «از فرانکلین تا لاله‌زار»

تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۴۰۱ | منبع: رادیو عظام
معرفی همایون صنعتی‌زاده و کتاب «از فرانکلین تا لاله‌زار»
کارآفرینی با کارهای متفاوت
همایون صنعتی‌زاده چهره‌ی مهمی در در کارآفرینی و نوسازی ایران است. کارهای مختلف او چه پیش از انقلاب و چه پس از آن ماندگار شده‌اند. کشت مروارید در کیش، کارخانه‌ی رطب زهره، کارخانه‌ی گلاب زهرا، کاغذسازی پارس، انتشارات فرانکلین، سازمان کتاب‌های جیبی، چاپخانه‌ی افست، مبارزه با بی‌سوادی، شهرک خزرشهر و خیلی کارهای دیگر، اگرچه در ظاهر با هم ارتباطی ندارند ولی نقش پررنگ همایون صنعتی‌زاده در تاسیس و اداره کردن آن‌هاست که این همه کار متفاوت را کنار هم قرار می‌دهد. کتاب «از فرانکلین تا لاله‌زار» درباره‌ی زندگی چنین شخصیتی است.

کار همیشگی آقای کارآفرین
همایون صنعتی‌زاده سال 1304 در تهران به دنیا آمد. پدرش عبدالحسین صنعتی از اولین رمان‌نویسان ایرانی بود و پدربزرگش علی‌اکبر صنعتی معروف به حاج‌اکبر کر، موسس و مدیر پرورشگاه صنعتی کرمان بود. کودکی و نوجوانی همایون صنعتی‌زاده در کرمان و کنار پدربزرگش گذشته بود. جایی که سال‌ها بعد در میان‌سالی هم به آن‌جا برگشت. از همان نوجوانی در کارهای پرورشگاه کمک می‌کرد و بعدها هم تا پایان زندگی‌اش مسئولیت پرورشگاه به عهده‌ی او بود. حتی وقتی دید بچه‌های پرورشگاه به جبهه می‌روند، از لندن به ایران آمد و خودش را به جنوب رساند تا همراه آن‌ها باشد. برای بچه‌هایی که شهید می‌شدند مراسم سوگواری برگزار می‌کرد و برای آن‌هایی که قرار بود ازدواج کنند عروسی می‌گرفت. در یکی از نامه‌هایش به خواهرش نوشته بود: «هفت نفر از بچه‌ها قرار است در ماه آینده داماد شوند و بیشتر اوقات صرف پیدا کردن عروس می‌شود. جایتان خالی است که حکایت بامزه‌ای شده است.» اما در کنار این مسئولیت سنگین و ثابت او کارهای تجاری و فرهنگی زیادی هم انجام داد.

یک قصه‌گوی ماهر
همایون صنعتی‌زاده برخلاف خواسته‌ی پدرش دانشکده‌ی حقوق را نیمه‌کاره رها کرد و سر از بازار درآورد. به آموختن حرفه بیشتر اعتقاد داشت تا تحصیلات دانشگاهی و همین آغاز ماجراجویی‌های او در صنعت و فرهنگ ایران بود. بخش‌های زیادی از این ماجراجویی‌ها را می‌توانید در کتاب «از فرانکلین تا لاله‌زار» بخوانید. این کتاب مجموعه‌ای از گفت‌وگوهای سیروس علی‌نژاد با همایون صنعتی‌زاده و دوستان و خانواده‌اش است. به علاوه‌ی یک پیوست خواندنی که یادداشتی از علی‌نژاد است و در آخر هم عکس‌هایی از همایون و خانواده‌اش. نیمی از کتاب مصاحبه با همایون است. مصاحبه‌هایی که مثل قصه، شیرین است و جواب خیلی از سوال‌ها با جمله‌هایی شبیه این شروع می‌شود: «بگذارید یک قصه برایتان تعریف کنم.» بنابراین اگر اهل خواندن کتاب داستان هستید و به قصه‌ی پرغصه‌ی کارآفرینان ایرانی هم علاقه دارید، از خواندن این کتاب لذت می‌برید.

معرفی همایون صنعتی‌زاده و کتاب «از فرانکلین تا لاله‌زار»

کار همان بازی است
«من هیچ وقت به کار به عنوان کار نگاه نکرده‌ام. یک‌جور سرگرمی و بازی است برای من. مثل بچه‌ای که کنار ساحل نشسته با شن خانه می‌سازد. کار دنیا هم برای من همیشه همین بوده. سرگرمی من است. دارم بازی می‌کنم.» همین روحیه‌ی صنعتی‌زاده بود که به او کمک کرد در فراز و نشیب زندگی دوام بیاورد. چه وقتی ضرر کرد، چه زمانی که چیزهایی را به ناحق از دست داد و اموالش مصادره شد و چه وقتی در اوایل انقلاب مدتی را در زندان گذراند. همایون صنعتی‌زاده زندگی را جدی نمی‌گرفت و به‌خاطر شکست‌ها و از دست دادن‌هایش، پا پس نمی‌کشید. بارها از اول شروع کرد و بارها خودش را در کارهای مختلف محک زد؛ از کشاورزی تا چاپ دائره‌المعارف.

بخشی از متن کتاب
برای آشنایی بیشتر با کتاب می‌توانید این بخش را بخوانید. این مطلب خلاصه‌ای از پاسخ به سه سوال درباره‌ی کشت مروارید در کیش است. یک ماجراجویی تمام عیار و البته پول‌ساز.
«یک بار می‌رفتم بندرعباس، هواپیما در بندر لنگه نشست. هواپیمای قدیمی کهنه‌ای بود، عیب کرد و نشست. سال 45 یا 46 بود. از بالا که بندر لنگه را دیدم گفتم عجب شهری است. در فرودگاه بیکار بودم، قصد کردم بروم شهر را ببینم که چطور جایی است. دیدم بندر لنگه شهر ارواح است. باغ‌های بزرگ، قصرهای بزرگ، بازار مفصل. اما کسی نیست. تمام دکان‌ها بسته است. وحشت کردم. به کلی سفر به بندرعباس یادم رفت. یعنی چه؟ مردم چه شده‌اند. رفتم دنبالش ببینم چه خبر است.
بندر لنگه تا سال 1921 مرکز صنعت مروارید بود. صنعت مروارید خلیج فارس در زمان خود از صنعت نفت مهم‌تر بود. حدود 120 هزار نفر در این صنعت کار می‌کردند. اما یک باره این صنعت از بین رفت. می‌دانید چرا؟ ژاپنی‌ها مروارید مصنوعی درست کردند که با مروارید اصلی هیچ تفاوتی ندارد. البته نه مصنوعی. اول باید بدانید مروارید چیست. حیوانی است نرم‌تن به نام صدف. آن چیزی که صدف نامیده می‌شود حفاظ آن است، برای آنکه به بدن حیوان آسیبی نرسد. اگر ریگی وارد بدنش شود اذیتش می‌کند. ناچار از خود دفاع می‌کند. دفاعش این است که به دور این ریگ، غشایی می‌تند و آن را ایزوله می‌کند. این می‌شود مروارید. بعد حیوان را می‌کشند و مروارید را درمی‌آورند. ژاپنی‌ها آمدند گفتند این چه کاری است که بر حسب اتفاق رخ بدهد؟ ما می‌رویم این حیوان را می‌گیریم و این شن را می‌ریزیم در بدنش. این کار را کردند و مروارید تولیدی آن‌ها به مروارید مصنوعی معروف شد.
مروارید خلیج فارس به این علت مشهور بود که خوش‌رنگ بود. رنگ مروارید به علت طبیعت آب است و چون آب خلیج فارس گرم است در آن‌جا زودتر به عمل می‌آید. همان مرواریدی که در ژاپن سه سال طول می‌کشد تا عمل بیاید در خلیج فارس یک سال طول می‌کشد. رفتم مشغول کشت مروارید شدم. اول در بندر لنگه، بعد در کیش. خیلی هم به من خوش گذشت.»

معرفی همایون صنعتی‌زاده و کتاب «از فرانکلین تا لاله‌زار»

مشخصات کتاب
از فرانکلین تا لاله‌زار
زندگی‌نامه‌ی همایون صنعتی‌زاده
به کوشش سیروس علی‌نژاد
272 صفحه
نشر ققنوس

برای خرید نسخه‌ی فیزیکی کتاب به کتابفروشی‌ها سر بزنید. اگر اهل گوش دادن کتاب صوتی هستید می‌توانید نسخه‌ی صوتی این کتاب را در اپلیکیشن‌های «طاقچه»، «فیدیبو» و «نوار» پیدا کنید. علاوه بر این‌ها قسمت سی‌ام پادکست «اپیتومی‌بوکس» به این کتاب و خلاصه‌ای از آن اختصاص دارد. اگر هم بیشتر از کتاب با فیلم‌ها ارتباط برقرار می‌کنید و دوست دارید همایون صنعتی‌زاده در قاب تلویزیون ببینید می‌توانید مستند «همایون» ساخته‌ی پیروز کلانتری را تماشا کنید.