https://www.radioezam.com/YWYn/

احساس نجات یک نفر را نمی‌شود توصیف کرد

تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۴۰۱ | منبع: رادیو عظام
احساس نجات یک نفر را نمی‌شود توصیف کرد
حسین رضایی
پرستار شرکت فرآوری و ساخت 
 
احساس نجات یک نفر را نمی‌شود توصیف کرد
حسین رضایی، یکی از پرستاران خوش‌نام استان گیلان است که تا به حال جان سه نفر را با مهارت و تعهد خود نجات داده است. به مناسبت روز پرستار، پای صحبت‌های او نشسته‌ایم و درباره‌ی نجات جان انسان، مشکلات کار پرستاری و تعامل با همکاران در فرآوری و ساخت گپ زده‌ایم.
لطفا خودتان را معرفی کنید؟
حسین رضایی هستم، بیست و هشت ساله و متاهل. کارشناس فوریت‌های پزشکی و پرستار اورژانس هستم. در دو جا کار می‌کنم، شرکت فراوری و ساخت رشت و اورژانس ۱۱۵ گیلان.


 
چند سال سابقه‌ی کار پرستاری دارید و چند وقت است در فرآوری و ساخت مشغول به کار هستید؟ 
پنج سال سابقه‌ی کار پرستاری دارم و یک سال است در واحد بهداری فرآوری درمان‌های اولیه‌ی پرستاری برای بیماران را زیر نظر دکتر بهداری، خانم شفیعی انجام می‌دهم. اقداماتی مثل پانسمان، کنترل خونریزی، معاینات ارجاع به بیمارستان، و در برخی موارد بخیه را هم انجام می‌دهم.
روزهایی که در فرآوری مشغول به کار هستید چه کارهایی انجام می‌دهید؟
کار در فرآوری با چک وسایل بهداری شروع می‌شود. معاینات پرسنل هم بخشی از کار است. ممکن است خود پرسنل مشکلی داشته باشند یا این‌که مشکلاتی سرکار پیش می‌آید که به ما مراجعه می‌کنند و ما اقدامات درمانی را طبق پروتکل‌هایی که هست انجام می‌دهیم. فضای کاری فرآوری در کنار واحد بهداشت است و خانم گلچین مسئول قسمت ما هستند و به کار ما نظارت می‌کنند، ما پرونده‌ی بیماران را در اختیار داریم، پروندها و آزمایش‌ها را مطالعه می‌کنیم اگر خطری آن‌ها را تهدید کند دوباره فرد را دعوت می‌کنیم برای معاینه. پرونده‌ها و آزمایشات و سونوگرافی‌ها را چک می‌کنیم و برایشان وقت دکتر می‌گیریم. در طول شیفت ممکن است حادثه‌ای پیش بیاید در هر ساعت شبانه‌روز، اگر نیاز باشد به بیمارستان ارجاع می‌دهیم و اقدامات اولیه را انجام می‌دهیم. الان در پیک سرماخوردگی و آنفولانزا هستیم، این بیماران را زیر نظر دکتر سرم‌تراپی می‌کنیم یا به منزل می‌فرستیم و پیگیر استعلاجی‌ها داخل فرآوری هستیم. در دوران کرونا از کلیه پرسنل تست گرفتیم و واکسن کرونا هم تزریق کردیم. چند وقت پیش آزمایشات ادواری داشتیم و پزشک طب کار آمد و نمونه خون از پرسنل گرفتیم. 
شما تنها پرستار حاضر در فرآوری هستید؟
خیر. فرآوری چهار پرستار دارد که هر کدام بیست و چهار ساعت در هفته شیفت هستیم. حدودا هفته‌ای یک بار و تقریبا هر کدام ماهی هشت بار کشیک داریم. 
از کجا با عظام و شرکت فرآوری و ساخت آشنا شدید و چطور ماندگار شدید؟
از طریق یکی از همکاران که قبلا در فرآوری کار می‌کردند با این کارخانه آشنا شدم و تعریف این‌جا را شنیدم و مشغول به کار شدم. من قبلا در یک بیمارستان خصوصی در رشت کار می‌کردم ولی از کارهای فرآوری بیشتر خوشم آمد. کارهای اورژانس خیلی سنگین و سخت است. بعد از این‌که با کار فرآوری آشنا شدم و دیدم بیشتر به علایقم نزدیک است، از بیمارستان به فرآوری آمدم و در این جا مشغول به کار شدم. 
تفاوت کار فرآوری با اورژانس ۱۱۵ را در چه چیزی می‌بینید؟
 در اقدامات اولیه زیاد فرقی نمی‌کند. در ۱۱۵ بعدش بیمار را منتقل می‌کنیم، اما در فرآوری بیمار را منتقل نمی‌کنیم. یا بیمار سرپایی است و با ماشین شرکت به همراه افسر ایمنی به مرکز درمانی می‌رود یا اگر هم بیمار اورژانسی باشد که به ۱۱۵ زنگ می‌زنیم و به بیمارستان منتقل می‌شود. 
احساس خود را درباره‌ی نجات یک انسان بفرمایید؟
احساس نجات یک نفر را نمی‌شود توصیف کرد. تا به حال سه نفر را از مرگ حتمی نجات داده و احیا کردم. البته بیرون از فرآوری بوده است. واقعا نمی‌شود توصیف کرد. با نجات جان بیمار، خانواده‌ای تا مرز متلاشی شدن رفته به زندگی برمی‌گردد. این حس را واقعا نمی‌شود توصیف کرد
تفاوت محیط فرآوری با اورژانس را برای ما بگویید؟
در فرآوری خداروشکر محیط امنی داریم، فرآوری محیط بهداری دارد و امکاناتش خوب و قابل قبول است و من خیلی راضی هستم. ولی در داخل اورژانس پرستاری به این شکل نیست. جاهایی می‌رویم که مردم خیلی عصبانی هستند. البته با توجه به شرایطی که دارند حق دارند. مطالبات زیادی دارند که شاید در حیطه و توانایی وظایف ما نیست. کسی که فوت شده را که ما دم مسیحایی نداریم تا جان دهیم و نمی‌توانیم در تقدیر خداوند دست ببریم. به خاطر همین گاهی با ما درگیر می‌شوند، گاهی هم فحاشی می‌کنند، فشاری را به ما تحمیل می‌کنند که ما قبول نمی‌کنیم و خلاف قانون بوده و مجبوریم جلوی آن‌ها بایستیم که خطرساز نشود ولی خیلی‌ها بعدا از ما عذرخواهی می‌کنند. در اورژانس خطر تصادفات در بیرون، باد، باران، سرما و ماموریت سخت هم وجود دارد. ولی خدا را شکر در فرآوری این مشکلات را ندارم.
دید پرسنل به شما به عنوان کسی که نجات‌دهنده‌ی جان افراد هستید، چطور است؟
اتفاقا چند وقت پیش که جان یک نفر در بیرون از شرکت را از مرگ نجات دادم و مدیرعامل شرکت از من تقدیر کرد و خبرش در کارخانه پیچید، پرسنل به بهداری می‌آمدند و قضیه را سوال می‌کردند و وقتی می‌شنیدند ذوق زده می‌شدند و خیلی حس خوشحالی داشتند. با این که نه آن‌ها در آن صحنه جای من بودند و نه از بستگان آن بیمار بودند ولی همین که حس می‌کردند یک انسان نجات پیدا کرده خیلی خوشحال شده بودند و من را تشویق می‌کردند. این  بازخوردها و انرژی‌های مثبت خیلی به من انرژی می‌دهد. خیلی بازخوردها خوب بود یا مثلا کارگرها و مهندسین شرکت که به بهداری مراجعه می‌کنند مشکلاتشان حل می‌شود یا مشاوره‌هایی به آن ها داده می‌شود و توصیه‌ای و راهنمایی که می‌کنیم به چه دکتری و یا کدام متخصص مراجعه کنید احساس رضایت دارند. خدا را شکر در بهداری از اکثریت انرژی مثبت گرفتم و خیلی خوشحال هستم از این موضوع. 
رابطه پرسنل شرکت با شما چگونه است؟
رابطه‌ها خیلی خوب و متفاوت است در بیست و چهار حتی اگر ساعت چهار و پنج صبح هم باشد، هرگاه در بهداری باز می‌شود ما با روی خوش جواب می‌دهیم چون ما درکشان می‌کنیم. پرسنل از روی نیاز است که به ما مراجعه می‌کنند و ما هم سعی می‌کنیم با روی خوش و مهربانی و صبر و حوصله برخورد کنیم. 
به کارتان علاقه دارید؟
به کارم خیلی علاقه دارم، بعضی وقت‌ها با همکاران پرستار که دور هم جمع می‌شویم به این نتیجه می‌رسیم اگر واقعا علاقه به کارمان نباشد نمی‌توانیم به کار ادامه دهیم. 
در آخر اگر صحبتی دارید بفرمایید؟
کاش فضای بهداری بزرگ‌تر شود تعداد تخت‌ها کم و تعداد پرسنل زیاد است. گاهی بیمار مجبور است که منتظر تخت خالی باشد. ولی در کل همه چیز خوب است و آرامش برقرار است.
تشکر می‌کنم از مدیرعامل فرآوری آقای پوررضا که خیلی فرهیخته هستند و خوشحال شدم از این که برای نجات یک انسان بیرون از کارخانه فرآوری از من دعوت و تقدیر و تشکر کردند. من واقعا انتظار نداشتم و اصلا به این موضوع فکر نمی‌کردم که با این مشغله‌ی کاری ایشان برای من وقت بگذارند. از ایشان خیلی ممنونم و از خانم گلچین مسئول بهداشتمان هم برای انعکاس کارهای ما و زحمت زیادی که برای ما می‌کشند تقدیر و تشکر دارم.